ترس شیرینpt

ترس شیرینpt42
¥قربان ردش رو زدیم
£خوبه،بریم
جانگ با افرادش به سمت مکانی که جی پی اس نشون میداد رفتن و در آخر به خونه ای که سردی از بیرونش هم احساس میشد رسیدن،جانگ پا قدم شد و در زد.
هانا آروم بلند شد جوری که تهیونگ از خواب بیدار نشه و بعد درو باز کرد
+بفرمایید
£ دوهانا؟
¥خودمم
£شما باید با من بیاین
+برای چی؟
£تو اداره پلیس بهتون میگیم
هانا به تهیونگ نگاه کرد و به امید زود برگشتنش جاکتش رو برداشت و بیرون رفت .
.(اداره پلیس)
£نسبتتون با کیم تهیونگ چیه؟
+دوس....دوستشم
£دوست؟
هانا برای اینکه واسه تهیونگ دردسر درست نکنه مجبور بود که چیز دیگه ای بگه
+بله
£میتونید بهم اطلاعاتی بدید ؟مثل اینکه چیکار میکنه؟کارش چیه؟چیزی مثل اینا...
+من زیاد از کارش چیزی نمیدونم
دروغ نمی‌گفت تنها چیزی که می دونست این بود که آدم میکشت البته واسه چی نمیدونست و قطعا همچین چیزی رو به پلیس جلوش نمی‌گفت.
.
تهیونگ آروم چشماشو باز کرد و به جای خالی هانا چنگ زد ،صداش کرد ولی جوابش سکوت بود،خونه رو گشت و بعد به گوشیش زنگ زد
¥بفرمایدد
-تو کیی؟
¥سرگرد جکسون،و اگه اشتباه نکنم توهم کیم تهیونگی نه؟
تهیونگ بدنش یخ زد،نه برای اینکه مرد پشت تلفن اسمش رو میدونست،برای اینکه هانا اونجا چیکار داشت.
-گوشی هانا دست تو چیکار می‌کنه
سکوت جوابش بود اما طولی نکشید که صدای جدید ولی آشنایی شنید
£چطوری کیم؟
-جانگ؟
£خوشحالم که منو یادت هست
-هانا اونجا چیکار داره
£نگرانشی؟
تهیونگ سریع سوییچ و کتش رو برداشت از خونه زد بیرون و سوار ماشین شد
-گفتم اونجا چیکار می‌کنه
£اگه خودت رو تسلیم نکنی بجای تو دوستت یا بهتره بگم دخترت پشت میله های زندان میپوسه.
-با کدوم مدرک قراره من یا اون رو زندانی کنی احمق ؟
دیدگاه ها (۱)

ترس شیرین پارت آخر £من برای تو مدرکی ندارم ولی برای هانا دار...

راشل شاهدخت فرانسوی بود  که تازگی به ایتالیا نقل مکان کرده ب...

ترس شیرین pt41-وقتی یه بار بعد از تمرینام رفتم پیشش چهرش یه ...

ترس شیرینpt40-چرا همون موقع که گفتم نرفتی +برای اینکه بدونم ...

black flower(p,222)

خون آشام عزیز (59)

black flower(p,294)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط