زندگی سیاه پارت۵
زندگی سیاه پارت۵
دامنش رو زدم بالا و جیغ زد و
گفت:(من فکر کردم من و تو دوستیم!)
گفتم:(چی میشه حالا بهم بدی؟)
گفت:(خیلی بی ادبی!)
گفتم:( با ادب باشم لباساتو برام در میاری؟)
گفت:(مامانم نمیزاره)
گوشیشو برداشت و رفت و سریع برگشت و
گفت:(مامانم رفته مسافرت ۳ روز دیگه بر میگرده)
گفتم:(پیشم بمون خونه تنها زشته)
قبول کرد پیشم بمونه
گفت:(اتاق اضافی داری؟)
گفتم :(اره)
گفت:(شب اینجا چی بپوشم؟)
گفتم:(لباس های من سریع از کمدم یکی رو بردار پیتزا الان میرسه!)
تمام چیز ها رو مدیون ملکم هستم
https://wisgoon.com/hwanghywnjyn5
دامنش رو زدم بالا و جیغ زد و
گفت:(من فکر کردم من و تو دوستیم!)
گفتم:(چی میشه حالا بهم بدی؟)
گفت:(خیلی بی ادبی!)
گفتم:( با ادب باشم لباساتو برام در میاری؟)
گفت:(مامانم نمیزاره)
گوشیشو برداشت و رفت و سریع برگشت و
گفت:(مامانم رفته مسافرت ۳ روز دیگه بر میگرده)
گفتم:(پیشم بمون خونه تنها زشته)
قبول کرد پیشم بمونه
گفت:(اتاق اضافی داری؟)
گفتم :(اره)
گفت:(شب اینجا چی بپوشم؟)
گفتم:(لباس های من سریع از کمدم یکی رو بردار پیتزا الان میرسه!)
تمام چیز ها رو مدیون ملکم هستم
https://wisgoon.com/hwanghywnjyn5
۳.۳k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.