🎀💕•عشق لجباز•💕🎀
🎀💕•عشق لجباز•💕🎀
#part_14
#رمان
#رها
همگی رفتن سوار ماشین شدن منم با ماشین فریال بودم
خواستیم راه بیوفتیم که ماشین روشن نمیشد
وا ما الان همگی با این ماشین اومدیم اینجا چش شد پس
شت حالا چکارکنم
بچه ها که دیدن ماشین روشن نمیشه اومدم سمت من
#مبین
مبین:نازی چرا رها روشن نمیکنه
نازی:نمی دونم والا
مبین:بزار برم جلو ببینم
با نازی از ماشین پیاده شدیم و به سمت ماشین رفتیم
مبین:رها خانم نمی خوای راه بیوفتی
رها:من میخوام ولی این لامصب روشن نمیشه
نازی:این که الان درست بود
رها:چمیدونم والا اهههه
نازی :بیخیال بیا تو ماشین ما
مبین:اهم اهم نازی خانم ما کار داریما
نازی:چکاری؟:/
رها:نه بابا مزاحم شما نمیشم
#شکیب
دیدم که مبین و نازی دارن با رها حرف میزنن
عی بابا چرا راه نمیوفتن اینا
فریال:میخوای بریم ببینیم چخبره؟
شکیب:اره بنظرم بریم
راه افتادیم به سمت ماشین رها
فهمیدیم روشن نمیشه ماشین😑
شکیب:رها میخوای بری تو ماشین طاها
رها:طاها کیه؟
شکیب:رفیق منه
رها:خب اونم حتما می خواد با رلش تنها باشه دیگه
شکیب:😂😂😂نه اون سینگله بدو بینم قسمت بشه تو همین سفر رل میزنین😂😂😂😂✌🏻
رها:شکیب ک*نگو
شکیب:چش بدو که راه بیوفتیم
رها:😏
#رها
شکیب گف اون پسره ماشینش جلو تره ۲۰۶ سفید
رفتم سوار شدم بدون اینکه پسره رو نگاه کنم کمربندمو بستم و احساس کردم یکی سرمو چرخوند
#طاها
دیدم یه دختره داره نزدیک میشه یکم بیشتر دقت کردم دیدم این همون دخترس ک تو پارتی بود ععع بردمش بیمارستان یهو در ماشین باز شد و
اومد نشست همینطوری نگاش میکردم که تو یه حرکت سرشو چرخوندم سمت خودم همینطوری نگاش میکردم نمیدونم چه حسی بود وقتی میدیدمش ته دلم میلرزید
نه طاها نه تو آدم مغروری بودی همه دخترا عاشقت بودن تو محل هم نمیدادی چت شده تو
ادامه دارد ... •📕❤•
حمایت کنید عشقا🤙😉
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
#part_14
#رمان
#رها
همگی رفتن سوار ماشین شدن منم با ماشین فریال بودم
خواستیم راه بیوفتیم که ماشین روشن نمیشد
وا ما الان همگی با این ماشین اومدیم اینجا چش شد پس
شت حالا چکارکنم
بچه ها که دیدن ماشین روشن نمیشه اومدم سمت من
#مبین
مبین:نازی چرا رها روشن نمیکنه
نازی:نمی دونم والا
مبین:بزار برم جلو ببینم
با نازی از ماشین پیاده شدیم و به سمت ماشین رفتیم
مبین:رها خانم نمی خوای راه بیوفتی
رها:من میخوام ولی این لامصب روشن نمیشه
نازی:این که الان درست بود
رها:چمیدونم والا اهههه
نازی :بیخیال بیا تو ماشین ما
مبین:اهم اهم نازی خانم ما کار داریما
نازی:چکاری؟:/
رها:نه بابا مزاحم شما نمیشم
#شکیب
دیدم که مبین و نازی دارن با رها حرف میزنن
عی بابا چرا راه نمیوفتن اینا
فریال:میخوای بریم ببینیم چخبره؟
شکیب:اره بنظرم بریم
راه افتادیم به سمت ماشین رها
فهمیدیم روشن نمیشه ماشین😑
شکیب:رها میخوای بری تو ماشین طاها
رها:طاها کیه؟
شکیب:رفیق منه
رها:خب اونم حتما می خواد با رلش تنها باشه دیگه
شکیب:😂😂😂نه اون سینگله بدو بینم قسمت بشه تو همین سفر رل میزنین😂😂😂😂✌🏻
رها:شکیب ک*نگو
شکیب:چش بدو که راه بیوفتیم
رها:😏
#رها
شکیب گف اون پسره ماشینش جلو تره ۲۰۶ سفید
رفتم سوار شدم بدون اینکه پسره رو نگاه کنم کمربندمو بستم و احساس کردم یکی سرمو چرخوند
#طاها
دیدم یه دختره داره نزدیک میشه یکم بیشتر دقت کردم دیدم این همون دخترس ک تو پارتی بود ععع بردمش بیمارستان یهو در ماشین باز شد و
اومد نشست همینطوری نگاش میکردم که تو یه حرکت سرشو چرخوندم سمت خودم همینطوری نگاش میکردم نمیدونم چه حسی بود وقتی میدیدمش ته دلم میلرزید
نه طاها نه تو آدم مغروری بودی همه دخترا عاشقت بودن تو محل هم نمیدادی چت شده تو
ادامه دارد ... •📕❤•
حمایت کنید عشقا🤙😉
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
۳۰.۹k
۲۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.