پارت ³
پارت ³
ویو ات
ات:هویییی
کاسپین:چیه؟
ات:مرتی.که لا.شی انقدر حرف زدی شا.شم گرفت بیا کمکم کن و هوی با تو عم عین گ.او یه جا رو نگا نکنننن
کاسپین:س.گ تو.ش
ات:دستامو وا کن برم اون پشت مشتا
کاسپین:چی؟😂فکر کردی میزارم تنها بری که فرار کنی؟😂
ات:خو اگر می خوای خودتم بیا راحت باشـ..بعد از یه مدت میشه دید زَنِ شا.شِ خانما
کاسپین:دختره ی...
ات:ها چیه
ات تو ذهنش:دارع خوب پیش میره..کوکیییی یسسس فرار کن دارلینگ بدووو
ویو کوک
هیچ کسی تو ساختمون نبود اثری ام از بمب و اینا نبود پس فرصت خوبی برای فرار بود حس میکردم میکروفون یا دوربین کار گذاشتن پس سوسکی دستام و باز کردم و یهو دییدم
جونگکوک:لعنتی صدای آژیر در اومد
ویو ات
لعنتی صدای آژیر دیدم کاسپین می خواد سرشو بچرخونه و هنوز دستای من بستس پس تنها کاری که کردم این بود که...
ات:لعنتیییی گوشیم تو جیپ پشت شلوارمهههه بهم بده و گرنه الان کر میشیم
کاسپین:کدوم خری برای زنگ گوشیش آژیر میزارهههههه
ات:منننننن...حالا یا دستام و باز کن خودم بردارم یا باید خودت برداری که میشی متجاوز گررررر که مطمعنن برات بد تموم میشههههه چون من دوست دختر بزرگ ترین مافیاعه کُرَممممم
کاسپین یکی از دستام و باز کرد..الکی نقش بازی کردم که دارم گوشیو برمیدارم که همون لحظه...
ویو کوک
سریع داشتم میدوییدم جلو عمارت چند تا متر بود پس فهمیدم کسایی توی خونه بودن..دییدم سمت مترا من بلد بودم چطوری بدون سوییچ متر و راه بندازم فقط سه دقیقه زمان میخواستم سرم و برگردوندم دیدم سه تا گولاخ دارن میدوعن سمتم..فقط سه دقیقهههه
یسسسس روشن شدددد
سریع سوارش شدم و گاز دادم
(فلش بک به کانادا)
رئیس کانادایی ها:جناب جئون می خوام یه معامله ی سود مند باهاتون بکنم اما با یه شرایطی
جونگکوک:حتما..بفرمایید گوش میدم
رئیس کانادایی ها:ما ازتون می خوایم که دوست دخترتون رو به یک چالش دعوت کنیم اگر این دختر خانم توی این چالش برنده بشه ما تمام سهام هارو با تمام سود به شما میدیم اما اگر نتونه ما تمام سهام و بالا میکشیم..متوجه شدید؟
جونگکوک:هوم که اینطور اما شما که توقع ندارید من این شرایط رو بدون هیچ سندی قبول کنم؟
رئیس کانادایی ها:بله چون خبر داشتم که همچین چیزی میگید سند رو نوشتیم و آماده برای امضا.. اما مشکل اینجاست که شما قبول میکنید یا نه؟
جونگکک سمت نامجون و شوگا برگشت و گفت:من پنج دقیقه زمان برای مشورت نیاز دارم
رئیس کانادایی ها:حتما بفرمایید
...
خماری
یاح یاح😂💔
پکی
ویو ات
ات:هویییی
کاسپین:چیه؟
ات:مرتی.که لا.شی انقدر حرف زدی شا.شم گرفت بیا کمکم کن و هوی با تو عم عین گ.او یه جا رو نگا نکنننن
کاسپین:س.گ تو.ش
ات:دستامو وا کن برم اون پشت مشتا
کاسپین:چی؟😂فکر کردی میزارم تنها بری که فرار کنی؟😂
ات:خو اگر می خوای خودتم بیا راحت باشـ..بعد از یه مدت میشه دید زَنِ شا.شِ خانما
کاسپین:دختره ی...
ات:ها چیه
ات تو ذهنش:دارع خوب پیش میره..کوکیییی یسسس فرار کن دارلینگ بدووو
ویو کوک
هیچ کسی تو ساختمون نبود اثری ام از بمب و اینا نبود پس فرصت خوبی برای فرار بود حس میکردم میکروفون یا دوربین کار گذاشتن پس سوسکی دستام و باز کردم و یهو دییدم
جونگکوک:لعنتی صدای آژیر در اومد
ویو ات
لعنتی صدای آژیر دیدم کاسپین می خواد سرشو بچرخونه و هنوز دستای من بستس پس تنها کاری که کردم این بود که...
ات:لعنتیییی گوشیم تو جیپ پشت شلوارمهههه بهم بده و گرنه الان کر میشیم
کاسپین:کدوم خری برای زنگ گوشیش آژیر میزارهههههه
ات:منننننن...حالا یا دستام و باز کن خودم بردارم یا باید خودت برداری که میشی متجاوز گررررر که مطمعنن برات بد تموم میشههههه چون من دوست دختر بزرگ ترین مافیاعه کُرَممممم
کاسپین یکی از دستام و باز کرد..الکی نقش بازی کردم که دارم گوشیو برمیدارم که همون لحظه...
ویو کوک
سریع داشتم میدوییدم جلو عمارت چند تا متر بود پس فهمیدم کسایی توی خونه بودن..دییدم سمت مترا من بلد بودم چطوری بدون سوییچ متر و راه بندازم فقط سه دقیقه زمان میخواستم سرم و برگردوندم دیدم سه تا گولاخ دارن میدوعن سمتم..فقط سه دقیقهههه
یسسسس روشن شدددد
سریع سوارش شدم و گاز دادم
(فلش بک به کانادا)
رئیس کانادایی ها:جناب جئون می خوام یه معامله ی سود مند باهاتون بکنم اما با یه شرایطی
جونگکوک:حتما..بفرمایید گوش میدم
رئیس کانادایی ها:ما ازتون می خوایم که دوست دخترتون رو به یک چالش دعوت کنیم اگر این دختر خانم توی این چالش برنده بشه ما تمام سهام هارو با تمام سود به شما میدیم اما اگر نتونه ما تمام سهام و بالا میکشیم..متوجه شدید؟
جونگکوک:هوم که اینطور اما شما که توقع ندارید من این شرایط رو بدون هیچ سندی قبول کنم؟
رئیس کانادایی ها:بله چون خبر داشتم که همچین چیزی میگید سند رو نوشتیم و آماده برای امضا.. اما مشکل اینجاست که شما قبول میکنید یا نه؟
جونگکک سمت نامجون و شوگا برگشت و گفت:من پنج دقیقه زمان برای مشورت نیاز دارم
رئیس کانادایی ها:حتما بفرمایید
...
خماری
یاح یاح😂💔
پکی
۱۶.۵k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.