ادامه
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:75
ا
پیشونیمو بو...سی...د که عوقم گرفت.
در کشو رو باز کرد و دوتا سرنگ در اورد
ات:داری چی...چیکار میکنی؟
دوجونگ:به بدنت مواد مخدر تزریق میکنم کوچولو!
ات: نکن روانی!
با توجه نوک سرنگو تو دستم فرو کردو موادو تزریق کرد.
تزریق مواد مخدر حالمو بد کردو بـ..دنمو داغ کرد سرم درد میکرد و چشام تار میدید
دوجونگ:حالا اونقدراهم قوی نیست که الان بمیری ولی تایه هفته کارت ساختس.
زیر دلم درد گرفت و قلبم محکم میکوبید دیگه ته راه بودم نفس کشیدن برام سخت بود.
از شدت محکم بودن ضربه های شلاق لباسام پاره شده بودن.
#جونگکوک
...
پارت:75
ا
پیشونیمو بو...سی...د که عوقم گرفت.
در کشو رو باز کرد و دوتا سرنگ در اورد
ات:داری چی...چیکار میکنی؟
دوجونگ:به بدنت مواد مخدر تزریق میکنم کوچولو!
ات: نکن روانی!
با توجه نوک سرنگو تو دستم فرو کردو موادو تزریق کرد.
تزریق مواد مخدر حالمو بد کردو بـ..دنمو داغ کرد سرم درد میکرد و چشام تار میدید
دوجونگ:حالا اونقدراهم قوی نیست که الان بمیری ولی تایه هفته کارت ساختس.
زیر دلم درد گرفت و قلبم محکم میکوبید دیگه ته راه بودم نفس کشیدن برام سخت بود.
از شدت محکم بودن ضربه های شلاق لباسام پاره شده بودن.
#جونگکوک
...
۷.۸k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.