فیکشن Deadly duel پارت 17
Name:Deadly duel
Genres:
criminal_dram_polici_smut
Couple:yoonmin
writer:kim miha
part 17
+همه چی از اونجایی شروع شد که........
(فلش بک به شب مهمونی)
رقص نور ها به شدیدتر حالت ممکن روی سقف بزرگ کشتی میچرخید و هیجان ادم هاییو که میرقصیدن بیشتر میکرد.
صدای اهنگ یه بلند ترین هد ممکن رسیده بود و بنظر نمیومد که هیچکس ازش ناراضی باشه.
ولی پسرک به طرز عجیبی توی این جو غریب بود و حتی ایده نداشت که چرا پاشو توی این کشتی گذاشته.
دختر و پسرا با ریتم اهنگ خودشونو تکون میدادن و از نوشیدنی توی جامشون میخوردن.
طرف دیگه ادمای کاملا مست بودند که اونطرف داشتند باهم لاس میزند و طرف دیگه اون پسر معذب داشت به اطراف نگاه میکرد.
لبه ی لباس سفید بلندش رو گرفت و با استرس بین انگشتاش مچالش کرد.
بی هدف از ادم های زیاد وسط پیست رد شد و خودشو به اتاقی رسوند تا کنی استراحت کنه.
توی اتاقی خواست که بره با صحنه که انتظارش رو نداشت مواجه شد و باعث شد گونه هاش سرخ بشه و سریع در رو ببنده و به سمت دومین اتاق پناه ببره و خوشبختانه این اتاق خالی بود.
روی تخت دراز کشید و سرش رو روی بالش نرم و قرمز رنگ گذاشت،چشماش رو بست و سعی کرد کمی ارامش بگیره.
فضا اروم تا وقتی که در با شدت باز شد و دختری محکم توی اتاق پرت شد و باعث شد چشماش از تعجب گرد بشه و با نگرانی سمت دختر بره که سرش نگه داشته بود.
به شونه ی لخت دختر ضربه زد که باعث شد چشمای تمام مشکیش روی اون بیوفته،و چشماش وقتی گشاد تر شد که چشم های خیس از اشک دخترک رو دید.
:)✨.....
گایز یه تشکر ویژه از همتون از 400 تاییم کردید.
واقعا ممنونم ازتون وقتی اومدم توی ویس و دیدم که 400 تایی شدم نزدیک بود از شدت خوشحالی جیغ بزنم:/که البته فک کنم امکانش کم بود جیغ بشه چون من بلد نیستم جیغ بزنم:////////
حالا هرچی بازهم مرسیییی.
و گایز سعی کنید از این پارت تا پارت های دیگه دقیق تر بخونید چون اینجای داستان خیلی مهمه و داستان اصلی شروع شده:)
Genres:
criminal_dram_polici_smut
Couple:yoonmin
writer:kim miha
part 17
+همه چی از اونجایی شروع شد که........
(فلش بک به شب مهمونی)
رقص نور ها به شدیدتر حالت ممکن روی سقف بزرگ کشتی میچرخید و هیجان ادم هاییو که میرقصیدن بیشتر میکرد.
صدای اهنگ یه بلند ترین هد ممکن رسیده بود و بنظر نمیومد که هیچکس ازش ناراضی باشه.
ولی پسرک به طرز عجیبی توی این جو غریب بود و حتی ایده نداشت که چرا پاشو توی این کشتی گذاشته.
دختر و پسرا با ریتم اهنگ خودشونو تکون میدادن و از نوشیدنی توی جامشون میخوردن.
طرف دیگه ادمای کاملا مست بودند که اونطرف داشتند باهم لاس میزند و طرف دیگه اون پسر معذب داشت به اطراف نگاه میکرد.
لبه ی لباس سفید بلندش رو گرفت و با استرس بین انگشتاش مچالش کرد.
بی هدف از ادم های زیاد وسط پیست رد شد و خودشو به اتاقی رسوند تا کنی استراحت کنه.
توی اتاقی خواست که بره با صحنه که انتظارش رو نداشت مواجه شد و باعث شد گونه هاش سرخ بشه و سریع در رو ببنده و به سمت دومین اتاق پناه ببره و خوشبختانه این اتاق خالی بود.
روی تخت دراز کشید و سرش رو روی بالش نرم و قرمز رنگ گذاشت،چشماش رو بست و سعی کرد کمی ارامش بگیره.
فضا اروم تا وقتی که در با شدت باز شد و دختری محکم توی اتاق پرت شد و باعث شد چشماش از تعجب گرد بشه و با نگرانی سمت دختر بره که سرش نگه داشته بود.
به شونه ی لخت دختر ضربه زد که باعث شد چشمای تمام مشکیش روی اون بیوفته،و چشماش وقتی گشاد تر شد که چشم های خیس از اشک دخترک رو دید.
:)✨.....
گایز یه تشکر ویژه از همتون از 400 تاییم کردید.
واقعا ممنونم ازتون وقتی اومدم توی ویس و دیدم که 400 تایی شدم نزدیک بود از شدت خوشحالی جیغ بزنم:/که البته فک کنم امکانش کم بود جیغ بشه چون من بلد نیستم جیغ بزنم:////////
حالا هرچی بازهم مرسیییی.
و گایز سعی کنید از این پارت تا پارت های دیگه دقیق تر بخونید چون اینجای داستان خیلی مهمه و داستان اصلی شروع شده:)
۳۸.۳k
۲۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.