تکپارتی کیوهیون(سوپر جونیور)
ادامه ی پارت قبل
ات:فکر کردم میخواستی بهم بگی که کات کنیم
کیوهیون خنده ی بلندی میکنه
کیوهیون:چرا باید باهات کات کنم ات من میخوام تازه رابطمون رو جدی تر کنیم
ات:نمیدونم واقعا....ولی من با نظرت موافقم
کیوهیون:پس خیلی عالی شد
ات:آره خیلی
کیوهیون:خب میگم امشب به خانوادمون بگیم که میخواییم رابطمون رو جدی کنیم بعدش من تا دو سه روز دیگه با گل و شیرینی میام پیشت خوبه؟
ات:آره خیلی خوبه
کیوهیون:خیلی دوستت دارم میدونی دیگه؟
ات:آره میدونم تو هم میدونی خیلی عاشقتم؟
کیوهیون:من بیشتر
ات:نخیر من بیشتر
کیوهیون:من بیشتر حرف نباشه
ات:عهه اصلا هردومون خیلی عاشق همیم خوبه اینجوری؟
کیوهیون:اینم خوبه
ادمین ویو:اونا چندساعت دیگه نشستن و درباره ی آینده ی شگفت انگیز و عالیشون با هم حرف زدن اما دیگه وقت خداحافظیشون بود اما از اونجایی که عاشق هم بودن نتونستن از هم دل بکنن و وقتی به خونه رسیدن با چت کردن شبشون رو گذروندن تا خوابشون برد
ات:فکر کردم میخواستی بهم بگی که کات کنیم
کیوهیون خنده ی بلندی میکنه
کیوهیون:چرا باید باهات کات کنم ات من میخوام تازه رابطمون رو جدی تر کنیم
ات:نمیدونم واقعا....ولی من با نظرت موافقم
کیوهیون:پس خیلی عالی شد
ات:آره خیلی
کیوهیون:خب میگم امشب به خانوادمون بگیم که میخواییم رابطمون رو جدی کنیم بعدش من تا دو سه روز دیگه با گل و شیرینی میام پیشت خوبه؟
ات:آره خیلی خوبه
کیوهیون:خیلی دوستت دارم میدونی دیگه؟
ات:آره میدونم تو هم میدونی خیلی عاشقتم؟
کیوهیون:من بیشتر
ات:نخیر من بیشتر
کیوهیون:من بیشتر حرف نباشه
ات:عهه اصلا هردومون خیلی عاشق همیم خوبه اینجوری؟
کیوهیون:اینم خوبه
ادمین ویو:اونا چندساعت دیگه نشستن و درباره ی آینده ی شگفت انگیز و عالیشون با هم حرف زدن اما دیگه وقت خداحافظیشون بود اما از اونجایی که عاشق هم بودن نتونستن از هم دل بکنن و وقتی به خونه رسیدن با چت کردن شبشون رو گذروندن تا خوابشون برد
۱۳.۵k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.