ماهتیره

ماه_تیره🌑
Part: 15

نفس نفس میزدم و انگار گونه هام گل انداخته بود
هر لحظه صورتشو بهم نزدیک تر میکرد
میدونست اذیت میشم عمدا اینکارو انجام میداد

+برو اون طرف

پوزخندی زد اما نزدیک ترشد

+برو اون طرف وگرنه...

_وگرنه چی؟

بادیگاردش داد زد

~می دونید دارید کیو تهدید میکنید؟

بعد جونگکوک چنان نگاهش کرد که بادیگاردش سرشو انداخت زیر
با نگاهش خفش کرد
داشت یه چیزی رو مخفی میکرد

بعد دوباره چرخیدو به من زل زد

+هعی چته؟ منحرفی چیزی هستی؟

_گونه هات شده شبیه گوجه
سرمو انداختم زیر اما نفس هاشو حس میکردم که به پوستم میخورد

_بیار بالا سرتو

تا سرمو اوردم بالا دیدم عین بز زل زده بهم
منم تف کردم تو صورتش.....


ML
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ماه_تیره🌑Part: 16انتظار این حرکت از منو نداشتسریع صورتش توهم...

ماه_تیره🌑Part: 17قلبم تند تند میزد جوری که بقیه هم متوجه صدا...

ماه_تیره🌑Part: 14عصبانی گوشه لباسمو کشید اون طرف و رسماً هلم...

ماه_تیره🌑Part: 13از اونجایی که تاحالا کیک درست نکرده بودم خی...

فرار من

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 99 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩صدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط