👈 پست عاشقانه
👈 #پست_عاشقانه
تمام شدی
خاطره شدی
بغض شدی در گلویم
اشکی در چشمانم
و آهی شدی از ته دلم
از تمامی دلیل های دنیا ، دلیلم بودی
دلیل تو بودی
نفس تو بودی
هوا تو بودی
بخدا قسم که رفتن به چشمانت نمی آمد
از تمامی خواستن های دنیا فقط تو را خواستم
خودت را
آغوش گرمت را
زمزمه ی صدایت را
صدای خواب آلودت را اول صبح
خنده های از سر شیطنتت را
کاش همه وجودم را مسخ اینها میکردم
شاید حالا در حسرت تنها یک سلام گرمت ....
مگر من از زندگی چه میخاستم ؟
خواسته ام زیاد بود ؟!
یک تکه ی قلبت
آن گوشه کنار
جایی نزدیک خاطرات بچگی
اینقدر ساده
همینقدر کوچک
تا شاید وقتی که لحظه ای فارق شدی از اطرافت
وقتی که بهانه ای خواستی
برای یک لبخند
جوانه ای باشم برای رویش آن
همین را میخواستم
چشمانت با من از رفتن نگفته بود
که من اینقدر پرتوقع نباشم
چشمانت حرف دیگری میزد
از خدا پنهان نیست
از تو چه پنهان
چشمانت خوب بود
خیلی خوب
تمام شدی
خاطره شدی
بغض شدی در گلویم
اشکی در چشمانم
و آهی شدی از ته دلم
از تمامی دلیل های دنیا ، دلیلم بودی
دلیل تو بودی
نفس تو بودی
هوا تو بودی
بخدا قسم که رفتن به چشمانت نمی آمد
از تمامی خواستن های دنیا فقط تو را خواستم
خودت را
آغوش گرمت را
زمزمه ی صدایت را
صدای خواب آلودت را اول صبح
خنده های از سر شیطنتت را
کاش همه وجودم را مسخ اینها میکردم
شاید حالا در حسرت تنها یک سلام گرمت ....
مگر من از زندگی چه میخاستم ؟
خواسته ام زیاد بود ؟!
یک تکه ی قلبت
آن گوشه کنار
جایی نزدیک خاطرات بچگی
اینقدر ساده
همینقدر کوچک
تا شاید وقتی که لحظه ای فارق شدی از اطرافت
وقتی که بهانه ای خواستی
برای یک لبخند
جوانه ای باشم برای رویش آن
همین را میخواستم
چشمانت با من از رفتن نگفته بود
که من اینقدر پرتوقع نباشم
چشمانت حرف دیگری میزد
از خدا پنهان نیست
از تو چه پنهان
چشمانت خوب بود
خیلی خوب
۱۲۶
۲۷ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.