ماهتیره

ماه_تیره🌑
Part: 25
بعد به سمت خروجی برد و هلم داد
_میتونی بری

بدون نگاه کردن به صورتش مستقیم رفتم
چند دقیقه پیش که از درخواست کرد باهم کیک درست کنیم الان.....

درخواست؟ چقدر خوش خیالی دختر بیشتر شبیه به دستور بود تا درخواست

به سمت دختری که داشت گلدون هارو اب میداد رفتم

+ببخشید اتاق من کجاست؟
_مگه با اقا نمـ/ی خـ/وابیـ/د

و ندیمه های پشت سرش زدن زیر خنده و خودشم اروم اروم میخندید

چطور توی یه روز این همه اتفاق افتاد؟

عصبانی غریدم
درسته که جونگکوک با من درست رفتار نمی کنه اما نمی خواستم یه ندیمه هم اینکارو باهام انجام بده

+حدتون بدون ندیمه
بفهم که کی هستی و چه کاری انجام میدی بفهم که توی اون زبانت چه کلماتی میچرخه
من کسی هستم که اینجا مهمانه و تو ندیمه ای هستی که گلدون اب میدی پس سرت تو گلدون خودت باشه نه تو کار بزرگترا

به نظر میرسید که اون ندیمه از من بزرگتر بود

چه فازی برداشتم
ای جیگیلی جیگیلی جیگلی

خوشحال از اینکه جوابشو دادم به عقب برگشتم

جونگکوک داشت بهم نگاه میکرد
با چشمای گرد شده نگاهش میکردم که با لبخندی به پهنای صورت جلو اومد و در گوشم زمزمه کرد

_راست میگه شب با منی



༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۶)

ماه_تیره🌑Part: 26با چشمای گرد شده و هیرون بهش نگاه کردم_چته!...

ماه_تیره🌑Part: 27_بیا بیرون دوست ندارم در اتاقم بخواژر تو بش...

ماه_تیره🌑Part: 24دوباره و دوباره چرا؟ چرا همش میخواست ازش مت...

ملودی_تلخ🍷Part: 19تهیونگ: منظورت چیه نمی زاشتن بری دست شویی؟...

تکپارتی از جیمین:(وقتی بدون اجازه میری بار....)(همچی از روزی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط