پارت (⁷)
پارت (⁷)
هانا:راستش
نامجون: راستش چی هانا بگو دیگه داری نگرانم میکنی
هانا: راستش من دوست دارم*سریع گفت*
میدونم تو دوسم نداری ولی گفتم که به........
نامجون ویو:/
چی اونم منو دوست داره؟؟
منم میخوام دوسش داشته باشم میخوام عشقشو امتحان کنم
هانا ویو:/
داشتم حرفمو میگفتم که
اون.....اون.... منو بوسید
وایییییی ینی قبول کرد؟؟
نامجون ازش جدا شد و گفت قبوله هانا منم میخوام دوست داشته باشم پس قبول میکنم
یدفه سوهو از پشت بوته ها اومد بیرون و گفت:
بهههههههههه میبینم که دوتا زوج عاشق به هم دیگه رسیدن
هانا: عاره😁*خجالت*
سوهو: خجالت نکش دیگه نامجونم از خودمون شد
زدیم زیر خنده
ی دفه گوشی نامجون زنگ خود
نامجون: الوووو...بله.....بلههههههههههه؟؟؟؟....واقعااااااا؟؟؟؟؟؟؟
واییییییییی چی الان خودمو میرسونم
هانا و سوهو: چیشدهههههه نامجون چخبرههه؟؟؟
نامجون: من باید برم
هانا: کجاااااااااا وایسا بگو ببینم چی شدههههه
نامجون: وایسا اومدم میگم
نامجون رفت
سوهو: بیا بریم تو
هانا : بریمم هییییییییی
سوهو: چیشدهه؟؟
هانا: اونم منو دوست داره هیییییی*خر ذوق*
سوهو: نگاه کن نگاه کن تا چند دقیقه پیش داشت خجالت میکشید الان از این خبرا نیس
هانا:🤣🤣
رفدن داخل
هانا و سوهو رفدن سمت اتاق چون شب بود سوهو هانا رو خوابوند خوش رفت پیش نامجون
هانا:راستش
نامجون: راستش چی هانا بگو دیگه داری نگرانم میکنی
هانا: راستش من دوست دارم*سریع گفت*
میدونم تو دوسم نداری ولی گفتم که به........
نامجون ویو:/
چی اونم منو دوست داره؟؟
منم میخوام دوسش داشته باشم میخوام عشقشو امتحان کنم
هانا ویو:/
داشتم حرفمو میگفتم که
اون.....اون.... منو بوسید
وایییییی ینی قبول کرد؟؟
نامجون ازش جدا شد و گفت قبوله هانا منم میخوام دوست داشته باشم پس قبول میکنم
یدفه سوهو از پشت بوته ها اومد بیرون و گفت:
بهههههههههه میبینم که دوتا زوج عاشق به هم دیگه رسیدن
هانا: عاره😁*خجالت*
سوهو: خجالت نکش دیگه نامجونم از خودمون شد
زدیم زیر خنده
ی دفه گوشی نامجون زنگ خود
نامجون: الوووو...بله.....بلههههههههههه؟؟؟؟....واقعااااااا؟؟؟؟؟؟؟
واییییییییی چی الان خودمو میرسونم
هانا و سوهو: چیشدهههههه نامجون چخبرههه؟؟؟
نامجون: من باید برم
هانا: کجاااااااااا وایسا بگو ببینم چی شدههههه
نامجون: وایسا اومدم میگم
نامجون رفت
سوهو: بیا بریم تو
هانا : بریمم هییییییییی
سوهو: چیشدهه؟؟
هانا: اونم منو دوست داره هیییییی*خر ذوق*
سوهو: نگاه کن نگاه کن تا چند دقیقه پیش داشت خجالت میکشید الان از این خبرا نیس
هانا:🤣🤣
رفدن داخل
هانا و سوهو رفدن سمت اتاق چون شب بود سوهو هانا رو خوابوند خوش رفت پیش نامجون
۱۲۶.۹k
۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.