چندشاتی جونگکوک
چندشاتی جونگکوک،
،part 2
ات ویو
آلیا رفت سر جاش نشست..
اونپسر که اسمش جونگکوک بود یه نگاهی به کلاس انداخت
چشمم خورد به من.
نیشخند زد و به سمتماومد.
- به به.. خانم انتقالی
-چیزی شده؟
-نه.. فقط فکر کنم باید بهت بگم.. من و این گروهم، بزرگترین تیم مدرسه هستیم.. کار اضافی کنی..
به صورت ات نزدیک شد.
-خونت پای خودتی
ات چیزی نگفت
آلیا بلند شد
^کوک بس میکنی یا نه؟ حداقل نمیزاری یک ساعت از اومدنش بگذره بعد شروع کنی به قلدری کردن
-تو دهنتو ببند
یهو معلم وارد شد
همه سر جاشو نشستن
+سلام به همه..خب بچه ها .. امروز دانش آموز جدید انتقالی داریم.. لطفا بلند شو خودتو معرفی کن
ات لبخند زد و بلند شد
-سلام به همه.. ات هستم.. امیدوارم باهم دوستای خوبی باشیم.
معلم لبخند زد
+ خوش اومدی به کلاس ما.. خب.. کتاب ریاضی هاتون رو در بیارید(مرگ کتاب ریاضی)
،part 2
ات ویو
آلیا رفت سر جاش نشست..
اونپسر که اسمش جونگکوک بود یه نگاهی به کلاس انداخت
چشمم خورد به من.
نیشخند زد و به سمتماومد.
- به به.. خانم انتقالی
-چیزی شده؟
-نه.. فقط فکر کنم باید بهت بگم.. من و این گروهم، بزرگترین تیم مدرسه هستیم.. کار اضافی کنی..
به صورت ات نزدیک شد.
-خونت پای خودتی
ات چیزی نگفت
آلیا بلند شد
^کوک بس میکنی یا نه؟ حداقل نمیزاری یک ساعت از اومدنش بگذره بعد شروع کنی به قلدری کردن
-تو دهنتو ببند
یهو معلم وارد شد
همه سر جاشو نشستن
+سلام به همه..خب بچه ها .. امروز دانش آموز جدید انتقالی داریم.. لطفا بلند شو خودتو معرفی کن
ات لبخند زد و بلند شد
-سلام به همه.. ات هستم.. امیدوارم باهم دوستای خوبی باشیم.
معلم لبخند زد
+ خوش اومدی به کلاس ما.. خب.. کتاب ریاضی هاتون رو در بیارید(مرگ کتاب ریاضی)
- ۲۱.۴k
- ۲۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط