من دوست داشتم

من دوست داشتم ...

ات: ببخشید من شمارو میشناسم؟
تهیونگ:چی داری میگی؟من دوست پسرتم
ات:اما من تاحالا ندیدمتون
تهیونگ:میرم به دکترت بگم بیاد
ات: تهیونگ
تهیونگ:چی ؟
ات:این اسم خیلی برام آشناست
تهیونگ:اسم من تهیونگه
رفتم بیرونو به دکترش گفتم تا بیاد
از زبون ات
تهیونگ اینه؟‌ آخه چرا هیچی یادم نمیاد
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که دکتر اومد و شروع کرد به چکاب کردنم
دکتر:آقای کیم میتونم باهاتون صحبت کنم
تهیونگ:بله بفرمایید
از زبون تهیونگ
دکتر:شما میدونستید ایشون معتادن ؟
تهیونگ:معتاد؟ نه نمی‌دونستم ات اصلا اهل این چیزا نیست
دکتر:اما آزمایشاشون نشون میده ایشون معتادن و اون قرص هایی که مصرف میکنن دچار فراموشیشون میشه
تهیونگ:مگه همچین قرص هایی هم داریم؟
دکتر:بله این قرص برای افسردگی و بیخوابی و اینا خوبه ولی مصرف زیادش باعث زوال عقل میشه
تهیونگ:راه درمانی هم داره ؟
دکتر: معلوم نیست
تهیونگ:مرسی
گوشیمو برداشتمو زنگ زدم به پسرا که گفتن با دخترا اومدن رستوران غذا بخورن
نامجون:خب حالا بگو ات چش شده؟
همه‌ی ماجرا رو گفتم به جز اعتیادش بعد از حرف زدن باهاشون رفتم پیش ات
تهیونگ: این داروها تو بخور
ات:تو واقعاً اسمت تهیونگه؟
تهیونگ:آره
بچه ها گوشیم ۲درصد شارژ داره دیگه نمیتونم بنویسم
دیدگاه ها (۸)

من دوست داشتم....ات:پس من چرا چیزی ازت یادم نیست ؟تهیونگ:اشک...

من دوست داشتم....تهیونگ:یه جوری میگی براچی انگار از این که ب...

از زبون ات دخترا رو بیرون کردم اما درد بدی توی سرم احساس کرد...

من دوست داشتم....تهیونگ:کی از پاریس بر میگیردین ؟جیسو:دوهفته...

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔پارت آخر‌ویو تهیونگبدو بدو به سمت ان...

black flower(p,271)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط