رمان مدرسه ای
رمان مدرسه ای🕸🎀𝑻𝒘𝒊𝒏𝒔
(دوقلو ها)
★ 𝒑: ⁴
جونگ کوک: میخوای فردا کل خانوادتو بیار این مدرسه، البته فکرشو نمیکردم فقیرا هم به این مدرسه بیان..
که قبل اینکه ا/ت جواب بده، یهو...
سومین از پشت اومد و زد توی صورت جونگ کوک..
جونگ کوک دستشو روی صورتش گرفت..
[ نکته: سومین کلاه و ماسک داشت برای همون کسی نمیفهمه که اون کیه به جز جک و سونا و ا/ت]
ا/ت: سوم... چیز شیما.. جونگ کوک: شیما؟؟ ا/ت: اره خواهرمه مشکلیه؟! معاون: میبینم جمعتون جمعه... زود برین کلاس یالا جونگ کوک: ببخشید اقای دینار(معاون) ولی من با این فسقلی کار دارم.. بدو ا/ت: چی میگی جونگ کوک:(کشوندش) ا/ت: چیکار میکنی(داد) جونگ کوک: بیا اینجا(بردش پیش اکیپش)
جک: سومین سومین: بله جک: بیا سومین: کجا؟ جک: حالا تو بیا
ویو ا/ت: همه رو دید زدم.. یهو دیدم جیمین اونجاست..
سریع برگشتم عقب که جونگ کوک دستمو گرفت و پرتم کرد جلوشون..
حس کردم پاهام داره ازش خون میاد.. ولی محل ندادم ..
دستمو جلوی صورتم گرفتم...
جیمین: چقد اشنا میزنی..
ویو خودم: جیمین اومد نزدیک که دست ا/ت رو برداره..
که یهو تهیونگ اومد و اونم دست ا/ت رو گرفت و بردش به سمت استراحتگاه مدرسه..
جونگ کوک پوزخند زد..
جیمین هم تعجب کرده بود..
جیمین: چیزی بین این دوتاس؟ جونگ کوک: نمیتونه هم باشه(یکم عصبانی)
و رفت..
جیمین: اینا چشونه؟
جک: میدونی به یکی علاقه دارم ولی نمیدونم اون بهم علاقه داره یا نه سومین: اون کیه؟ جک: خب همینجاهاست توهم میشناسیش سومین: خب کیه؟ جک: بیا نزدیک تر سومین: بگو... چیییی
[ویو به استراحتگاه]
تهیونگ: پاهات.. زخم شده ا/ت: چیزی نیست بابا (بلند شد) تهیونگ: همش تقصیر اون عوضیه سومین:[با ماسک و کلاه بود] سومین [ا/ت رو میگه] بیا ی لحظه ا/ت: چیشده؟ سومین: یکی بهت علاقه داره ا/ت: اون کیه؟ سومین: شب بهت میگم.
[ویو به شب]
(مهمونی جونگ کوک و پدرش)
سومین: امشب منم باهاتون میام چون یک کارایی دارم سونا: اوکیه، اوه ا/ت چه خوشگل شدی ا/ت: لباس اسپرته سونا: پس زشت شدی ا/ت: تو عالی اصنن سومین: ول کنین بیاین بریم
ویو ا/ت: سومین ماشینشو برداشت و رفتیم.. خیلی باکلاس بود جاش.. تا پیاده شدم یک مزاحمی دوباره اومد رو مخم
جونگ کوک: بهبه چه زیبا شدین خانوم ا/ت: برا من نقش با ادبا رو بازی نکن جونگ کوک: بازی کنم چی میشه؟ جک: بخوای بازی کنی همینجا دخلتو در میارم جونگ کوک: چیه غیرتی شدی براش؟ جک: اره چون دوسش دارم
که یهو....
خب اینم ی پارت دیگه🎀🌚
ی لایکمون نشه؟ 🩷
(دوقلو ها)
★ 𝒑: ⁴
جونگ کوک: میخوای فردا کل خانوادتو بیار این مدرسه، البته فکرشو نمیکردم فقیرا هم به این مدرسه بیان..
که قبل اینکه ا/ت جواب بده، یهو...
سومین از پشت اومد و زد توی صورت جونگ کوک..
جونگ کوک دستشو روی صورتش گرفت..
[ نکته: سومین کلاه و ماسک داشت برای همون کسی نمیفهمه که اون کیه به جز جک و سونا و ا/ت]
ا/ت: سوم... چیز شیما.. جونگ کوک: شیما؟؟ ا/ت: اره خواهرمه مشکلیه؟! معاون: میبینم جمعتون جمعه... زود برین کلاس یالا جونگ کوک: ببخشید اقای دینار(معاون) ولی من با این فسقلی کار دارم.. بدو ا/ت: چی میگی جونگ کوک:(کشوندش) ا/ت: چیکار میکنی(داد) جونگ کوک: بیا اینجا(بردش پیش اکیپش)
جک: سومین سومین: بله جک: بیا سومین: کجا؟ جک: حالا تو بیا
ویو ا/ت: همه رو دید زدم.. یهو دیدم جیمین اونجاست..
سریع برگشتم عقب که جونگ کوک دستمو گرفت و پرتم کرد جلوشون..
حس کردم پاهام داره ازش خون میاد.. ولی محل ندادم ..
دستمو جلوی صورتم گرفتم...
جیمین: چقد اشنا میزنی..
ویو خودم: جیمین اومد نزدیک که دست ا/ت رو برداره..
که یهو تهیونگ اومد و اونم دست ا/ت رو گرفت و بردش به سمت استراحتگاه مدرسه..
جونگ کوک پوزخند زد..
جیمین هم تعجب کرده بود..
جیمین: چیزی بین این دوتاس؟ جونگ کوک: نمیتونه هم باشه(یکم عصبانی)
و رفت..
جیمین: اینا چشونه؟
جک: میدونی به یکی علاقه دارم ولی نمیدونم اون بهم علاقه داره یا نه سومین: اون کیه؟ جک: خب همینجاهاست توهم میشناسیش سومین: خب کیه؟ جک: بیا نزدیک تر سومین: بگو... چیییی
[ویو به استراحتگاه]
تهیونگ: پاهات.. زخم شده ا/ت: چیزی نیست بابا (بلند شد) تهیونگ: همش تقصیر اون عوضیه سومین:[با ماسک و کلاه بود] سومین [ا/ت رو میگه] بیا ی لحظه ا/ت: چیشده؟ سومین: یکی بهت علاقه داره ا/ت: اون کیه؟ سومین: شب بهت میگم.
[ویو به شب]
(مهمونی جونگ کوک و پدرش)
سومین: امشب منم باهاتون میام چون یک کارایی دارم سونا: اوکیه، اوه ا/ت چه خوشگل شدی ا/ت: لباس اسپرته سونا: پس زشت شدی ا/ت: تو عالی اصنن سومین: ول کنین بیاین بریم
ویو ا/ت: سومین ماشینشو برداشت و رفتیم.. خیلی باکلاس بود جاش.. تا پیاده شدم یک مزاحمی دوباره اومد رو مخم
جونگ کوک: بهبه چه زیبا شدین خانوم ا/ت: برا من نقش با ادبا رو بازی نکن جونگ کوک: بازی کنم چی میشه؟ جک: بخوای بازی کنی همینجا دخلتو در میارم جونگ کوک: چیه غیرتی شدی براش؟ جک: اره چون دوسش دارم
که یهو....
خب اینم ی پارت دیگه🎀🌚
ی لایکمون نشه؟ 🩷
- ۲۱.۰k
- ۲۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط