رمان مدرسه ای
رمان مدرسه ای 𝑻𝒘𝒊𝒏𝒔🎀🕸
(دوقلو ها)
★ 𝒑: ³
سومین رفت دوتا ابمیوه بگیره که یهو
افتادم توی بغل اون پسره که چهرش سرد بود.. همون... تهیونگ..
زود از بغلش اومدم بیرون و دست سومینو کشیدم که راه افتادیم...
اون جونگ کوک هم یجوری تا اخر نگاهم میکرد..
گرخیدم بابا..
ا/ت: سومین سومین: چیشده باز ا/ت: ولش کن، میخوام یچیزی بگم سومین: بگو ا/ت: من... کراش زدم سومین: چی؟ رو کی؟
که یهو اون احمق اومد وسط..
جونگ کوک: رو من کراشی نه؟ ا/ت: تو چی میگی این وسط... بعدشم تو دوست دختر داری برو دنبالش دیگه جونگ کوک: دوست دختر؟ منظورت دختر عممه؟ ا/ت: مگه تو توی رابطه نیستی؟ جونگ کوک: نه کوچولو ا/ت: عجب... پس تو رابطه نیستی دیگه؟ جونگ کوک: اره ا/ت: پس برو گمرو(و هولش داد به سمت اکیپش) جونگ کوک: چته وحشی
ا/ت ویو: داشتم با این عوضی بده بستون میکردم... که دیدم سومین نیست. کجا رفت باز!؟
فهمیدم.. بخاطر جونگ کوک هس..
یهو دیدم سومین دستمو کشید
سومین: بیا اینجا(نشستن روی تاب) ا/ت:کجا رفتی!؟ بخاطر این احمق نیومدی؟ سومین:اره ولی بیخیال... خب اونی که روش کراشی کیه؟ ا/ت: خب اون... تهیونگه سومین: چییی(بلند شد) ا/ت: چیه مگه سومین: ا/ت زود این حرفتو پس بگیر، تو حق نداری نزدیکش بشی و فراموشش کن
ویو خودم:
سومین رفت.
و ا/ت موند چیکار کنه و نمیتونست هم کاری بکنه چون بعنوان سومین شناخته میشه و هرچی سومین میگه باید بگه چشم.
ویو سومین:
نباید... هرگز نباید... ا/ت رو اون عوضی... کراش باشه.
نمیزارم..
[ویو به فردا صبح]
یکی: ا/ت ا/ت: عهه سونا و جک کجا بودینن(دختر خاله و پسر خالش) جک: تو قلبت ا/ت: با من لاس نزناا سونا: بیخیال.. راستی سومین همه چیو گفت، الان باید سومین صدات کنیم؟ ا/ت: اره دو هفته دیگه دوباره سومین برمیگرده سونا: پس خوبه جک: بیاین بریم
مدرسه شلوغ بود و همه جمع شده بودن تا مدیر یا همون بابای جونگ کوک بیاد و سخنرانی کنه..
مدیر: امشب همگی برای اینکه سال اولی هستین جشن میگیریم.. جونگ کوک بهتون ادرس رو میده.
ا/ت: اوه مهمونیه سونا: لباسی چیزی داریم اصن؟ ا/ت: من که فک نکنم جک: با یه پیژامه میریم حالا
یهو جونگ کوک اومد...
خیلی ازش بدم میاد.. فضوله.
که با این حرفی که گفت بشدت عصبانی شدم...
جونگ کوک: میخوای فردا کل خانوادتو بیار این مدرسه، البته فکرشو نمیکردم فقیرا هم به این مدرسه بیان..
که قبل اینکه جوابشو بدم یهو...
چطور شد..؟ 🌚😂
ی لایک و فالومون نشه؟ 🎀
(دوقلو ها)
★ 𝒑: ³
سومین رفت دوتا ابمیوه بگیره که یهو
افتادم توی بغل اون پسره که چهرش سرد بود.. همون... تهیونگ..
زود از بغلش اومدم بیرون و دست سومینو کشیدم که راه افتادیم...
اون جونگ کوک هم یجوری تا اخر نگاهم میکرد..
گرخیدم بابا..
ا/ت: سومین سومین: چیشده باز ا/ت: ولش کن، میخوام یچیزی بگم سومین: بگو ا/ت: من... کراش زدم سومین: چی؟ رو کی؟
که یهو اون احمق اومد وسط..
جونگ کوک: رو من کراشی نه؟ ا/ت: تو چی میگی این وسط... بعدشم تو دوست دختر داری برو دنبالش دیگه جونگ کوک: دوست دختر؟ منظورت دختر عممه؟ ا/ت: مگه تو توی رابطه نیستی؟ جونگ کوک: نه کوچولو ا/ت: عجب... پس تو رابطه نیستی دیگه؟ جونگ کوک: اره ا/ت: پس برو گمرو(و هولش داد به سمت اکیپش) جونگ کوک: چته وحشی
ا/ت ویو: داشتم با این عوضی بده بستون میکردم... که دیدم سومین نیست. کجا رفت باز!؟
فهمیدم.. بخاطر جونگ کوک هس..
یهو دیدم سومین دستمو کشید
سومین: بیا اینجا(نشستن روی تاب) ا/ت:کجا رفتی!؟ بخاطر این احمق نیومدی؟ سومین:اره ولی بیخیال... خب اونی که روش کراشی کیه؟ ا/ت: خب اون... تهیونگه سومین: چییی(بلند شد) ا/ت: چیه مگه سومین: ا/ت زود این حرفتو پس بگیر، تو حق نداری نزدیکش بشی و فراموشش کن
ویو خودم:
سومین رفت.
و ا/ت موند چیکار کنه و نمیتونست هم کاری بکنه چون بعنوان سومین شناخته میشه و هرچی سومین میگه باید بگه چشم.
ویو سومین:
نباید... هرگز نباید... ا/ت رو اون عوضی... کراش باشه.
نمیزارم..
[ویو به فردا صبح]
یکی: ا/ت ا/ت: عهه سونا و جک کجا بودینن(دختر خاله و پسر خالش) جک: تو قلبت ا/ت: با من لاس نزناا سونا: بیخیال.. راستی سومین همه چیو گفت، الان باید سومین صدات کنیم؟ ا/ت: اره دو هفته دیگه دوباره سومین برمیگرده سونا: پس خوبه جک: بیاین بریم
مدرسه شلوغ بود و همه جمع شده بودن تا مدیر یا همون بابای جونگ کوک بیاد و سخنرانی کنه..
مدیر: امشب همگی برای اینکه سال اولی هستین جشن میگیریم.. جونگ کوک بهتون ادرس رو میده.
ا/ت: اوه مهمونیه سونا: لباسی چیزی داریم اصن؟ ا/ت: من که فک نکنم جک: با یه پیژامه میریم حالا
یهو جونگ کوک اومد...
خیلی ازش بدم میاد.. فضوله.
که با این حرفی که گفت بشدت عصبانی شدم...
جونگ کوک: میخوای فردا کل خانوادتو بیار این مدرسه، البته فکرشو نمیکردم فقیرا هم به این مدرسه بیان..
که قبل اینکه جوابشو بدم یهو...
چطور شد..؟ 🌚😂
ی لایک و فالومون نشه؟ 🎀
- ۱۰.۱k
- ۲۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط