پارت هجدهم / part18
پارت هجدهم / part18
تهیونگ :
به لباس نگاهی انداختمو شکسته شکسته گفتم :
مجبورم.. این..لباسو بپوشم؟
نامجون : خواست اقای کوک بوده و نباید سرپیچی کنید.
تهیونگ : به سمت اتاقی همراهیم کرد و لباسو پوشیدم.
نامجون : بنظر من که عالی میاد
تهیونگ : سرمو کمی خم کردم.
همیشه کت و شلوار میپوشیدم همچین لباسایی برام جذاب نبود ولی تو تنم..انگار یچیز دیگه بود..!
کوک : نگاهی بهش انداختم نا خود اگاه لبخندی روی لبام نشست.
بهش میومد! صبرکن! چخبره؟ نباید فراموش کنیکه اون یه..
نامجون : جناب..نظرشماچیه؟
کوک:بدنیست!
تهیونگ لبخند میزنه-
کوک: ولی خوب هم نیست
لبخند تهیونگ محو می شود-
نامجون : پس کارتو از الان شروع کن چیزای لازم رو بهت توضیح دادم!
تهیونگ : مچکرم
گیجشده بودم.باید چیکارمی کردم؟ اشپزی؟؟ تمیزکاری؟
کوک : اینا کار تو نیست
تهیونگ: بله ؟
کوک : خدمتکار شخصی منی
یعنی ینفر دیگه میپزه تومیاری اتاقم فکر کنم نامجون بهت گفت؟
تهیونگ: متاسفانه نه!
کوک : عجب...پس بهش نگفتم
تهیونگ: میشه تلفن همراهمو بهم بدید با دوستام تماس بگیرم؟
کوک: نه
تهیونگ : خواهش میکنم مطمئنم نگرانمن..اونا حالت عادی روزی کلی باهام حرف میزنن الان حتما پای پلیس...
کوک : پلیس؟
تهیونگ : بله پلیس
کوک : او پس قضیه بزرگه موبایلت رو میزمه
تهیونگ : بله ممنون
کوک : میدونی اتاقم کجاست که؟ چند ساعت بعد برو برش دار
تهیونگ :....
(پارت بعدی امار ۱۵۰)
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
تهیونگ :
به لباس نگاهی انداختمو شکسته شکسته گفتم :
مجبورم.. این..لباسو بپوشم؟
نامجون : خواست اقای کوک بوده و نباید سرپیچی کنید.
تهیونگ : به سمت اتاقی همراهیم کرد و لباسو پوشیدم.
نامجون : بنظر من که عالی میاد
تهیونگ : سرمو کمی خم کردم.
همیشه کت و شلوار میپوشیدم همچین لباسایی برام جذاب نبود ولی تو تنم..انگار یچیز دیگه بود..!
کوک : نگاهی بهش انداختم نا خود اگاه لبخندی روی لبام نشست.
بهش میومد! صبرکن! چخبره؟ نباید فراموش کنیکه اون یه..
نامجون : جناب..نظرشماچیه؟
کوک:بدنیست!
تهیونگ لبخند میزنه-
کوک: ولی خوب هم نیست
لبخند تهیونگ محو می شود-
نامجون : پس کارتو از الان شروع کن چیزای لازم رو بهت توضیح دادم!
تهیونگ : مچکرم
گیجشده بودم.باید چیکارمی کردم؟ اشپزی؟؟ تمیزکاری؟
کوک : اینا کار تو نیست
تهیونگ: بله ؟
کوک : خدمتکار شخصی منی
یعنی ینفر دیگه میپزه تومیاری اتاقم فکر کنم نامجون بهت گفت؟
تهیونگ: متاسفانه نه!
کوک : عجب...پس بهش نگفتم
تهیونگ: میشه تلفن همراهمو بهم بدید با دوستام تماس بگیرم؟
کوک: نه
تهیونگ : خواهش میکنم مطمئنم نگرانمن..اونا حالت عادی روزی کلی باهام حرف میزنن الان حتما پای پلیس...
کوک : پلیس؟
تهیونگ : بله پلیس
کوک : او پس قضیه بزرگه موبایلت رو میزمه
تهیونگ : بله ممنون
کوک : میدونی اتاقم کجاست که؟ چند ساعت بعد برو برش دار
تهیونگ :....
(پارت بعدی امار ۱۵۰)
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۱۵.۴k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.