fake kook

fake kook
part*⁸⁸

بورا: باید بهم فرصت بدی فکرامو کنم
تهیونگ: چند روز بگو از الان وقت میگیرم
بورا: تهیونگا
تهیونگ: جانم
بورا: گفتم که باید فک کنم
تهیونگ: باشه عزیزم من بهت وقت میدم خب اگه کاری نداری تا من برم
بورا: نرو منظورم اینه که برو
تهیونگ: 😉

از دید کوک
کوک: تهیونگ کجا
تهیونگ: برم دیگه
کوک: بهش چی گفتی
تهیونگ: گفتم که میخواستم از جونگکوک انتقام بگیرم
کوک: 😂الان میخوای بری
تهیونگ: اره
کوک: باشه
تهیونگ: صدای گوشی کیه
کوک: گوشی منه ا.ت زنگ زده
تهیونگ: جواب بده
کوک: الو سلام عزیزم
یکی جواب داد
گفت: الو شما
کوک: تو کی هستی دیگه گوشی ا.ت دست تو چیکار میکنه
گفت: ا.ت دختر منه
کوک: ها شما
گفت: من جونگهوم
کوک: 😟😳
جونگهو: تو کی هستی با دختر من چه رابطه ای داری
کوک: تهیونگ چی بگم
تهیونگ:قطعش کن
کوک: فک کنم گند زدم
تهیونگ: چرا هرچی دردسر میفته تو زندگی ما
کوک: گوشی ا.ت پیش جونگهو چیکار میکرد وایی
تهیونگ: ترسیدی
کوک: به فکر ا.تم بیا بریم پیشش
تهیونگ: نه بدترش نکن
کوک: کمکم میکنی ا.ت رو بدت بیارم
تهیونگ: اره کمکت میکنم ولی باید صبر

چند دقیقه قبل
از دید ا.ت
پ: چرا داری گریه میکنی چیزی شده
ا.ت: نه من خوبم
پ: پس گریه نکن
ا.ت: ببخشید
پ: گوشیتو بده من
ا.ت: چرا
پ: بده
گوشیو ازم گرفت
پ: این کیه
ا.ت: کی
پ:کوکی و یه قلب بنفش و صورتی(کوکی💜💗)
ا.ت: گوشیمو بده
پ: بزار براش زنگ بزنم

#کوک
#فیک
#سناریو