مافیا

مافیا
p10

سومین: توو هنوزم

جونگ کوک: آره دارلینگ فکر کردی فراموشت میکنم *به صورت یونا نزدیک شد*

سومین: آره فکر کردم یه مرتیکه هول و دختر باز و لاشی هستی

جونگ کوک: دارلینگ به نظرت دختری به زیبایی تو هست که من بهت خیانت کنم تو فراموش نشدنی هستی عشقم از وقتی باهات آشنا شدم هیچ کسی به چشمم نمیاد

سومین: آها پس اون دختره داخل مهمونی چی

جونگ کوک: پرنسس من فقط میخواستم حسودی کنی

سومین: تلاش خوبی بود(پوزخند) اما من باور نمیکنم

(سومین یک تیکه شیشه پیدا کرد و قایمکی طوری که جونگ کوک نبینه طنابو باز کرد)

سومین: بای بای

جونگ کوک: اگه یک قدم دیگه برداری قلم پاتو میشکنم

*سومین یخ زد و سر جاش ایستاد*

جونگ کوک: آفرین پرنسس حرف گوش کن من

(جونگ کوک سومین رو روی شونه اش انداخت و اونو برو به اتاق خودش و درو قفل کرد)

جونگ کوک: خب پرنسس.....

لطفا حمایت کنید پلیز🍒🍓💗✨🙂🎀🎧📍🩰

برای نیو آرمی های عزیز این یک فیکه و واقعیت نداره و ساخته ذهن آدمین هست
دیدگاه ها (۱۵)

مافیاp11جونگ کوک: خب پرنسس... (جونگ کوک به سومین خیلی نزدیک ...

ادامه داستانپارت 39جونگ کوک: آره شب یونا: اوکی *شب*یونا لباس...

ادامه داستانp38صبح روز بعدجونگ کوک: عشقم بیدار شدی یونا: آره...

اادامه داستان p37*یونا ویو ویو توی راه بودیم کوک: خب بریم خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط