اسم عشق خوب یا بد

اسم عشق خوب یا بد
پارت ۲۵
[ویو آنالی]
بلند شدم دنبالش رفتم
سوار ماشین شد....منم سریع سوار شدم...
مثلاً چرا باید با این به مهمونی مافیا ها برم. چرا اصلأ ؟
جونگ کوک: زیاد فکر نکن..مغزت نمیکشه
یهو به خودم اومدم
آنالی: ها ؟
جونگ کوک: عروسک خیلی فکر می کنی...خودت خسته نشدی..دو تا کلمه بزور زیر زبونت بیرون میاد
آنالی: خوشم نمیاد زیاد صحبت کنم
دوباره ساکت شدم. اونم چیزی نگفت... به بیرون خیره شدم
تاریکی شب... خیلی قشنگ بود
با توقف ماشین به خودم اومدم...پیاده شد پشت.پیاده شدم
نزدیکش شدم.
جلو راه افتاد...منم دنبالش می رفتم.
دوباره جمع که همه مافیا بودن. و بوی مشروب و سیگار همه جا گرفته بود
رفت نشست کنارش نشستم
حرف های الکی و مزخرفی رد بدل می شد
یکی کنارم نشست دستش گذاشت رو شونم برگشتم نگاهش کردم
ته جو: چطوری خانم کوچولو ؟
آنا: خوبم...تو خوبی ؟
یکم با دقت وضعیت ام دید سریع نگاهش به زخم روی پیشونیم افتاد
ته جو: چرا زخمی صورتت ؟ کی این کار کرده ؟
آنا: مهم نیست... داداشم اینجاست ؟
نفس عمیقی کشید
ته جو: اینجاست... مراقب خودت باش...
صدای جئون بلند شد . دستش دور کمرم گذاشت و محکم فشار داد