پارت اول
پارت اول
جین ویو
نشسته بودم روی صندلی و داشتم روزنامه می خوندم که یه دفه صدای جیغ اومد
-اومدم چاگیاااااااااا
سریع دویدم به طرف اتاق ولی به جای ا/ت سوک جا(خواهرش)داشت جیغ می کشید
-واییی ترسیدم دختر چته تو؟
+دارم عمه میشممممممممم عرررررر
-اینو که از هشت ماه پیشم می دونستی/:
+بابا باهوش زنت امشب قراره زایمان کنه(گرگینه ها مثلا میفهمن چه شبی قراره زایمان کنن)
-چ......چی؟؟؟؟ ا/ت راست میگه؟
ا/ت دستشو روی شکمش گذاشت و لبخند شیرینی زد
نشستم کنار تخت و دستشو گرفتم
-باورم نمیشه امشب قراره بابا بشم....
×به نظرت دختره یا پسره؟
-مهم نیست عزیزم فقط سالم باشه(:
+دارم عمه میشمممممممممممم
-ای بابا دو دقیقه تو خفه شو صحنه های رمانتیک مارو بهم نریز
+هییییین دلت می خواد به مامان و بابا بگم با خواهر کوچیک ترت چطوری صحبت می کنی؟؟؟؟
-دهنتو ببند خواهر کوچیک عزیزم/:
+عععععع خب دارم عمه میشم نباید شادی کنم؟ در ضمن ا/ت رفیق منه اگه من نبودم الان اون و کوچولوتون اینجا نبودن
×حالا چرا انقدر مثه موش و گربه با هم دعوا میکنین؟ بچم میشنوه ها
-باشه عزیزم دیگه باهاش بحث نمی کنم
+ایییش زن ذلیل بدبختو نگا نه قبل ازدواجت با ا/ت که با دوست دخترت مثه یخ بودی نه الان که هر چی میگه تو هم مثه کلفت میگی چشم
×اون لیاقتش بود باهاش سرد باشه☺️
+اوه اوه زنداداشم حسودیش شد ولی خب جین زیاد بهش هدیه میداد تا جایی که یادمه
×دهنتو ببند پوفیوووووز تا نزدم جرت ندادم
سوک جا سریع از اتاق فرار کرد
ا/ت رو گرفتم و نشوندمش رو تخت
-بلند نشو واسه خودت و بچت خوب نیست
×من باید اونو بکشممممممم
-بذار بعد از اینکه بچمون بدنیا اومد یه امشبو باید تحمل کنی دیگه باشه؟
×باشه......جین تو واسش کادو می خریدی؟
-نه بابا پولمو از سر راه آوردم؟ تازه می دونستم که تو حسودیت میشه
×اون لیاقتتو نداشت بعدم من حسودی نمی کنم
-معلومه
×میشه موقع زایمان پیشم بمونی؟
-ولی روباها ممکنه بیان
×خب سوک جا حواسش هست
-آخه نمیشه......
×ولی من می خوام بابای بچم پیشم باشه اینجوری من می ترسم
نظرتون راجب فیک جدید چیه؟(:
جین ویو
نشسته بودم روی صندلی و داشتم روزنامه می خوندم که یه دفه صدای جیغ اومد
-اومدم چاگیاااااااااا
سریع دویدم به طرف اتاق ولی به جای ا/ت سوک جا(خواهرش)داشت جیغ می کشید
-واییی ترسیدم دختر چته تو؟
+دارم عمه میشممممممممم عرررررر
-اینو که از هشت ماه پیشم می دونستی/:
+بابا باهوش زنت امشب قراره زایمان کنه(گرگینه ها مثلا میفهمن چه شبی قراره زایمان کنن)
-چ......چی؟؟؟؟ ا/ت راست میگه؟
ا/ت دستشو روی شکمش گذاشت و لبخند شیرینی زد
نشستم کنار تخت و دستشو گرفتم
-باورم نمیشه امشب قراره بابا بشم....
×به نظرت دختره یا پسره؟
-مهم نیست عزیزم فقط سالم باشه(:
+دارم عمه میشمممممممممممم
-ای بابا دو دقیقه تو خفه شو صحنه های رمانتیک مارو بهم نریز
+هییییین دلت می خواد به مامان و بابا بگم با خواهر کوچیک ترت چطوری صحبت می کنی؟؟؟؟
-دهنتو ببند خواهر کوچیک عزیزم/:
+عععععع خب دارم عمه میشم نباید شادی کنم؟ در ضمن ا/ت رفیق منه اگه من نبودم الان اون و کوچولوتون اینجا نبودن
×حالا چرا انقدر مثه موش و گربه با هم دعوا میکنین؟ بچم میشنوه ها
-باشه عزیزم دیگه باهاش بحث نمی کنم
+ایییش زن ذلیل بدبختو نگا نه قبل ازدواجت با ا/ت که با دوست دخترت مثه یخ بودی نه الان که هر چی میگه تو هم مثه کلفت میگی چشم
×اون لیاقتش بود باهاش سرد باشه☺️
+اوه اوه زنداداشم حسودیش شد ولی خب جین زیاد بهش هدیه میداد تا جایی که یادمه
×دهنتو ببند پوفیوووووز تا نزدم جرت ندادم
سوک جا سریع از اتاق فرار کرد
ا/ت رو گرفتم و نشوندمش رو تخت
-بلند نشو واسه خودت و بچت خوب نیست
×من باید اونو بکشممممممم
-بذار بعد از اینکه بچمون بدنیا اومد یه امشبو باید تحمل کنی دیگه باشه؟
×باشه......جین تو واسش کادو می خریدی؟
-نه بابا پولمو از سر راه آوردم؟ تازه می دونستم که تو حسودیت میشه
×اون لیاقتتو نداشت بعدم من حسودی نمی کنم
-معلومه
×میشه موقع زایمان پیشم بمونی؟
-ولی روباها ممکنه بیان
×خب سوک جا حواسش هست
-آخه نمیشه......
×ولی من می خوام بابای بچم پیشم باشه اینجوری من می ترسم
نظرتون راجب فیک جدید چیه؟(:
۳۴.۳k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.