وقتی به اجبار ازدواج کردین.......

وقتی به اجبار ازدواج کردین.......

ویو جیا
هلو من جیا هستم پنج ماه هست که با جیهوپ ازدواج کردم البته به اجبار
ما بیشتر مثل دوتا دوستیم و رابطه ی معمولی ای داریم البته شاید از نظر اون معمولی باشه اما از نظر منی که دوسش دارم نه
یه صدایی به گوشم خورد فکرکنم زنگ در خونه بود
حتما هوپی از سرکار اومده بود رفتم و در و باز کردم خودش بود
جیا. سلام هوپی
هوپی. سلام چطوری؟
جیا. مرسی بیا تو
هوپی. او حتما😂
جیا. تا تو میری لباس عوض کنی من شامو میکشم
هوپی. باشه
هوپی رفت لباسشو عوض کرد منم میزو چیدم که هوپی اومد پایین
جیا. بشین
هوپی. اووو چقدر غذا واقعا گشنمه
جیا. امیدوارم طعمشم خوب باشه
هوپی. ممنون خوشمزس
جیا. نوش جون
منم شروع کردم به شام خوردن بعد حدودا یه ربع شام خوردنمون تموم شد
جیا. من ظرفارو جمع میکنم
جیهوپ. فعلا ولش کن بیا بشین بعد
جیا. اما.....
جیهوپ. اما نداریم بیا دیگه
جیا. خب باشه
رفتیم رو مبل نشستیم
جیهوپ. فیلم میبینی؟
جیا. حتما
جیهوپ.این فیلمه جدید اومده اینو میزارم
جیا. تا تو بزاری من خوراکی میارم
جیهوپ. تازه شام خوردیم
جیا. مهم نیست یه شبه دیگه
جیهوپ. پس رو بیار
رفتم از کابینت یه عالمه خرت و پرت برداشتم و اوردم
جیا. هوممم بیا
جیهوپ. اینهمه؟
جیا. آره اینهمه
نشستیم و شروع کردیم به دیدن فیلم به وسطای فیلم رسیده بود که جای خیلی خیلی بدی اومد
منم بلند شدم
جیا. چیزه من میرم از تو اتاق گوشیمو بیارم
جیهوپ. لازم نکرده
جیا. چ..چی؟
تا خواستم واکنشی نشون بدم جیهوپ منو نشوند رو پاهاش و خمار نگام کرد
جیهوپ. از کی خجالت میکشی بیب؟
جیا. حا..حالت خوبه؟چی داری میگی
جیهوپ. دارم میگم من دوست دارم هون فهمیدی؟
جیا. چیی
جیهوپ. مثل اینکه نفهمیدی پس الان نشونت میدم
و لباشو گذاشت روی لبام و با ولع میبوسید
منم باهاش همکاری کردم و دستمو حلقه کردم دور گردنش بعد چند مین جیهوپ ازم جدا شد
جیهوپ. امشی چه بخوای چه نخوای مال من میشی(خمار)
.................
ادامه میخوای؟نمیدم😂
برو نمازتو بخون
ببخشید اگر بد شد اینم درخواستی بود