پارت۲۸
پارت۲۸
ویو تهیونگ
بعد ۱۵مین رسیدیم و یوری و از امبولانس خارج کردن و سریع به اتاق عمل بردن و جونگکوک همینطور مثل ابر بهاری گریه میکرد منم بغض بدی گلوم و چنگ میزد ولی باید جونگکوک و دلداری میدادم
تهیونگ:نگران نباش خوب میشه
جونگکوک:ولی..همش تقصیر منه(گریه)
تهیونگ:نه اینطور نیس
جونگکوک:چرا اون اومده بود تا پیش من باشه و خستگیش دربره ولی من باهاش دعوا کردم و باعث شدم اینطوری بشه اگر دعوا نمیکردیم از خونه نمیذاشت بره که این اتفاق بیوفته
تهیونگ جونگکوک و توی بغلش فشرد و گفت
تهیونگ:اون خیلی قویه خوب میشه
همینطور که حرف میزدن اعضا رسیدن و دخترا(همگروهی های یوری) هم اومدن
جینگ یی و یوری خیلی صمیمی بودن جینگ یی انقدر گریه کرده بود که به هق هق افتاده بود یورا و دایسی هم از بهترین دوستای یوری بودن که اوناهم الان به کلی موفقیت رسیده بودن و دایسب بازیگر شده بود و یورا یه سولویست شده بود
همه واقعا نگران بودن
جینگ یی:جونگکوکا یوری یوری حالش چطوره(گریه)
تهیونگ: یوری هنوز اتاق عمله
دایسی:وای وای
اه لام:بگید که دوست صمیمی ما خوب میشه
ایری:نه نه اون باید خوب بشه
ای می:مگه میتونه خوب نشه ها
یورا:اون یوری که من میشناسم قوی تر از این حرفاست
نامجون:دخترا اروم باشید
جین:امکان نداره اون دختره خودمه خوب میشه(از اونجایی که یوری خیلی شبیه جین هستش بهشون لقب دختر و پسر دادن همینطور به یوری و جیسو لقب مادر و دختر دادن و میگن یوری دختر بلک پینک هم هست و برای بلک پینک هم ارزشمنده و یوری کلا با همه مهربونه و عزیز همه شده و گروهشون لقب دخترای بلک پینک و داره)
جیهوپ:پس دکتر چرا نمیاد بیرون
جونگکوک:اگه چیزیش بشه چطور زندگی کنم(گریه)
جیمین:هیچیش نمیشه فهمیدید
تهیونگ:بچه ها تلویزیون و ببینید خبرا پخش شد همه جا
شوگا:الان یوری ۲ تا خانواده توی کره دارن ما انقدر حالمون خرابه اونا چی میکشن وقتی این خبر رو میشنون
تهیونگ:نمیدونم نابود میشن اگه بفهمن
جونگکوک:همین الانم فهمیدن مامانم داره زنگ میزنه
جیمین:جواب بده و همه چیو بگو
جونگکوک:باشه
..............
ویو تهیونگ
بعد ۱۵مین رسیدیم و یوری و از امبولانس خارج کردن و سریع به اتاق عمل بردن و جونگکوک همینطور مثل ابر بهاری گریه میکرد منم بغض بدی گلوم و چنگ میزد ولی باید جونگکوک و دلداری میدادم
تهیونگ:نگران نباش خوب میشه
جونگکوک:ولی..همش تقصیر منه(گریه)
تهیونگ:نه اینطور نیس
جونگکوک:چرا اون اومده بود تا پیش من باشه و خستگیش دربره ولی من باهاش دعوا کردم و باعث شدم اینطوری بشه اگر دعوا نمیکردیم از خونه نمیذاشت بره که این اتفاق بیوفته
تهیونگ جونگکوک و توی بغلش فشرد و گفت
تهیونگ:اون خیلی قویه خوب میشه
همینطور که حرف میزدن اعضا رسیدن و دخترا(همگروهی های یوری) هم اومدن
جینگ یی و یوری خیلی صمیمی بودن جینگ یی انقدر گریه کرده بود که به هق هق افتاده بود یورا و دایسی هم از بهترین دوستای یوری بودن که اوناهم الان به کلی موفقیت رسیده بودن و دایسب بازیگر شده بود و یورا یه سولویست شده بود
همه واقعا نگران بودن
جینگ یی:جونگکوکا یوری یوری حالش چطوره(گریه)
تهیونگ: یوری هنوز اتاق عمله
دایسی:وای وای
اه لام:بگید که دوست صمیمی ما خوب میشه
ایری:نه نه اون باید خوب بشه
ای می:مگه میتونه خوب نشه ها
یورا:اون یوری که من میشناسم قوی تر از این حرفاست
نامجون:دخترا اروم باشید
جین:امکان نداره اون دختره خودمه خوب میشه(از اونجایی که یوری خیلی شبیه جین هستش بهشون لقب دختر و پسر دادن همینطور به یوری و جیسو لقب مادر و دختر دادن و میگن یوری دختر بلک پینک هم هست و برای بلک پینک هم ارزشمنده و یوری کلا با همه مهربونه و عزیز همه شده و گروهشون لقب دخترای بلک پینک و داره)
جیهوپ:پس دکتر چرا نمیاد بیرون
جونگکوک:اگه چیزیش بشه چطور زندگی کنم(گریه)
جیمین:هیچیش نمیشه فهمیدید
تهیونگ:بچه ها تلویزیون و ببینید خبرا پخش شد همه جا
شوگا:الان یوری ۲ تا خانواده توی کره دارن ما انقدر حالمون خرابه اونا چی میکشن وقتی این خبر رو میشنون
تهیونگ:نمیدونم نابود میشن اگه بفهمن
جونگکوک:همین الانم فهمیدن مامانم داره زنگ میزنه
جیمین:جواب بده و همه چیو بگو
جونگکوک:باشه
..............
۴.۱k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.