رویای تو پارت

رویای تو :) پارت ۸
بلاخره بعد از چند دقیقه اومد .
وسط و جلو تر از یونگی و جیمین به سمت میزشون اومد و نشست .
برای چند لحظه به تهیونگ نگاه کرد و حالت تعجب رهگذری توی چشماش اومد و سریع روشو برگردوند .
اونجا بود که تهیونگ شناختش .
آره خودش بود . همونی که به سمتش با اسلحه نشونه گرفت .
مناقصه شروع شد . باند های پیشتاز باند لی و جئون و کیم بودن .
با بی رحمی جلو میرفتن و داد می‌کشیدن
محموله ی مهمی بود که میتونست هر کسی رو به بالاترین درجه ی قدرت برسونه .
وسطای مناقصه بود که یونگی عصبانیتش شدید تر شد . با نامجون از باند کیم بحث می‌کرد و نامجون در مقابل اون کاملا خونسرد بود .
بلند شد و کلت خوش دستش رو از کیفی که به کمربند مشکیش بسته بود ، درآورد و به سمت جین نشونه گرفت .

........................................
از مروارید هایی مثل شما ممنونم که این فیک افتضاح رو میخونین 🦋💙🌙
دیدگاه ها (۳)

رویای تو :) پارت ۹با این واکنش یونگی همهمه شد و همه بهش خیره...

رویای تو:) پارت ۱۰ با اتفاق روبروش نفسشو حبس کرد و خشم بی پا...

مربوط به فیک تهکوک:)))

رویای تو :) پارت ۷ امروز ۴ تا پارت میزارم .پارت ۱ ☆به سمت حم...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_238نوچ نوچی کردو شروع کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط