رویای تو پارت

رویای تو :) پارت ۹

با این واکنش یونگی همهمه شد و همه بهش خیره شده بودن .
سرپرست باند هان اعتراض کرد
هان : هی ! نمیتونی از اسلحه استفاده کنی ، اینجا اسلحه ممنوعه .
یونگی در مقابل این حرف پوزخندی زد و بمب شیمیایی کوچیکی رو توی دستش گرفت و با صدایی بلند لب زد .
یونگی : اگه از اسلحه نمیتونم استفاده کنم ،
بمب رو بالا آورد . جمله ی قبلیش رو تکرار کرد و ادامه داد : اگه از اسلحه نمیتونم استفاده کنم ، پس نظرت چیه با این بفرستمت اون دنیا ؟!!
هان : تو ... تو نمیتونی .. نمیتونی این کارو .. بکنی ( ترسیده )
یونگی: کی گفته نمیتونم ؟ اتفاقا من هدف گیریم خوبه
می‌خواست پرتاب ‌کنه که جیمین مانعش شد
جیمین: نمیخواد یونگی . ولش کن .
کوک : نه بزن
با این حرفش همه به طرفش برگشتن
جیمین: چ .. چی ؟!
کوک : بزن یونگی .
جیمین : یااا تو نمیتونی اینو بگی . مناقصه چی میشه ؟
کوک : یونگی میزنی یا بزنم ؟ ( جدی )
تا یونگی خواست جواب بده با اتفاق روبروش نفسشو حبس کرد ...

ممنون که این فیک افتضاح رو میخونین🦋💙🌙
دیدگاه ها (۲۹)

رویای تو:) پارت ۱۰ با اتفاق روبروش نفسشو حبس کرد و خشم بی پا...

🥲🫠

رویای تو :) پارت ۸ بلاخره بعد از چند دقیقه اومد .وسط و جلو ت...

مربوط به فیک تهکوک:)))

پوستر جدید فیک عشق سه نفره

مافیای من پارت ۱۷بعد کلی پیگیری فهمیدیم تو عمارت بنگ چانگ ه...

مافیای من پارت ۲۰یونگی : حالا الان خوبی؟جیمین : آره خوبم یون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط