نمی گفتی منم دیوانه ی تو؟
نمی گفتی منم دیوانه ی تو؟
لبِ خُشکیده برمیخانه ی تو
نمی گفتی چوجامت را بنوشم؟
شوم پروانه در کاشانه ی تو
ز جامم خوردی و آنرا شکستی
دلم شد لانه ی ویرانه ی تو
چو شب آید کُنی خوابم هیاهو
تنم اینجا و دل پروانه ی تو
به هر کوچه دوانم تا بنوشم
یکی جام از لبِ پیمانه ی تو
لبِ خُشکیده برمیخانه ی تو
نمی گفتی چوجامت را بنوشم؟
شوم پروانه در کاشانه ی تو
ز جامم خوردی و آنرا شکستی
دلم شد لانه ی ویرانه ی تو
چو شب آید کُنی خوابم هیاهو
تنم اینجا و دل پروانه ی تو
به هر کوچه دوانم تا بنوشم
یکی جام از لبِ پیمانه ی تو
۲.۲k
۰۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.