part³⁸
part³⁸
+(خنده)
_لپتو..
+چیزی شده؟
_روی لپت بستنیه(لپشو لیس زد)خب دیگه خوب شد
+(خجالتی)
_بیا دستمال
+مرسی
لپمو تمیز کردم و تهیونگ هم بستنیشو تموم کرد.یه زوج که کنارشون بچشون بود داشتن خیلی قشنگ راه میرفتن و منو تهیونگ توی ماشین بهشون خیره بودیم که تهیونگ لبخند زد...
_چقدر قشنگ....
+اوهوم...
_(دستشو میزاره روی شونه ی ات و نزدیک خودش میکنه)تو دلت میخواد؟(دم گوشش)
+من؟...
_شوخی کردم(خنده)
+(خنده)....
_خب...بریم پارک؟
+آره...میشه پیاده بریم؟
_آره حتما زیادم دور نیست
+ممنونم
_خب(ازماشینپیادهشد/درهاتوبازکرد)مایل به پیاده شدن هستید مادام؟
+بله(خنده/دستشو گرفت*)
ویو ات
با تهیونگ داشتم راه میرفتم و بعد از ¹⁰ مین به پارک رسیدیم،بعد از چند دقیقه حوصلم سر رفت که یه بار دیدم
+تهیونگ میشه بریم بار؟
_مطمئنی؟
+آره
_خب...نمیدونم شاید مست بشیم و اتفاقی که نمیخوای بیوفته
+منظورت...
_(دم گوشش)س*سه
+باشه باشه...خب فقط من مست کنم
_خب...باشه من معتاد الکل نیستم
+منم نیستم
_پس چرا میخوای مست کنی؟
+هوس کردم...
_باشه
رفتیم توی بار و یجا نشستیم که گارسون اومد
...چیزی میل دارید؟
+بله.لطفا....بیارید
...چشم(رفت)
وقتی اوردش و تمومش کردم کاملا مست شده بودم.تهیونگ سره گوشیش بود.میخواستم برم برقصم که تهیونگ دستمو گرفت
_چیکار میکنی؟
+ددی میخوام برم برقصم(همه ی حرفاش با حالت مسته)
_حالت خوبه؟
+بهتر از همیشم(خنده)
_ات بیا بریم
+نمیام(کمی داد)
_(براید استایل بغلش کرد)
+ولم کننن(داد)
ویو ته
ات خیلی داشت غرغر میکرد و منم حوصله نداشتم.برای همین بشکن زدم و وارد ماشین شده بودم.ات روی پاهام بود.گذاشتمش صندلی کناری و ماشینو روشن کردم و تا ات خواست از ماشین بره درشو قفل کردم..توی راه هی داشت سرم داد میزد منم سعی کردم چیزی نگم...چون مست بود..ولی دیگه داشت از حد میگذشت
لایک:⁴⁰
کامنت:³⁰
+(خنده)
_لپتو..
+چیزی شده؟
_روی لپت بستنیه(لپشو لیس زد)خب دیگه خوب شد
+(خجالتی)
_بیا دستمال
+مرسی
لپمو تمیز کردم و تهیونگ هم بستنیشو تموم کرد.یه زوج که کنارشون بچشون بود داشتن خیلی قشنگ راه میرفتن و منو تهیونگ توی ماشین بهشون خیره بودیم که تهیونگ لبخند زد...
_چقدر قشنگ....
+اوهوم...
_(دستشو میزاره روی شونه ی ات و نزدیک خودش میکنه)تو دلت میخواد؟(دم گوشش)
+من؟...
_شوخی کردم(خنده)
+(خنده)....
_خب...بریم پارک؟
+آره...میشه پیاده بریم؟
_آره حتما زیادم دور نیست
+ممنونم
_خب(ازماشینپیادهشد/درهاتوبازکرد)مایل به پیاده شدن هستید مادام؟
+بله(خنده/دستشو گرفت*)
ویو ات
با تهیونگ داشتم راه میرفتم و بعد از ¹⁰ مین به پارک رسیدیم،بعد از چند دقیقه حوصلم سر رفت که یه بار دیدم
+تهیونگ میشه بریم بار؟
_مطمئنی؟
+آره
_خب...نمیدونم شاید مست بشیم و اتفاقی که نمیخوای بیوفته
+منظورت...
_(دم گوشش)س*سه
+باشه باشه...خب فقط من مست کنم
_خب...باشه من معتاد الکل نیستم
+منم نیستم
_پس چرا میخوای مست کنی؟
+هوس کردم...
_باشه
رفتیم توی بار و یجا نشستیم که گارسون اومد
...چیزی میل دارید؟
+بله.لطفا....بیارید
...چشم(رفت)
وقتی اوردش و تمومش کردم کاملا مست شده بودم.تهیونگ سره گوشیش بود.میخواستم برم برقصم که تهیونگ دستمو گرفت
_چیکار میکنی؟
+ددی میخوام برم برقصم(همه ی حرفاش با حالت مسته)
_حالت خوبه؟
+بهتر از همیشم(خنده)
_ات بیا بریم
+نمیام(کمی داد)
_(براید استایل بغلش کرد)
+ولم کننن(داد)
ویو ته
ات خیلی داشت غرغر میکرد و منم حوصله نداشتم.برای همین بشکن زدم و وارد ماشین شده بودم.ات روی پاهام بود.گذاشتمش صندلی کناری و ماشینو روشن کردم و تا ات خواست از ماشین بره درشو قفل کردم..توی راه هی داشت سرم داد میزد منم سعی کردم چیزی نگم...چون مست بود..ولی دیگه داشت از حد میگذشت
لایک:⁴⁰
کامنت:³⁰
۱۰.۷k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.