خدا کُند که ندانی چه با دلم کردی...
خدا کُند که ندانی چه با دلم کردی...
که گر شود، سرِ قبرم به شرم برگردی....
چنان به آتشم ازخود کشیده ای کز من.
بجا نمانده در این روزگار، جُز گردی..
که گر شود، سرِ قبرم به شرم برگردی....
چنان به آتشم ازخود کشیده ای کز من.
بجا نمانده در این روزگار، جُز گردی..
۱۴۳
۳۰ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.