عشق (پارت ۵۸)

//صبح ۲ روز //
// ویو ته //
بیدار میشم محوش میشم بعد چند دقیقه بلند میشم براش پنکیک کاکائویی درست کنم، موقع درست کردن عذاب وجدان بدی میگیرتم و گریم میگیره، دختره صحیح و سالم اومد الان اوضاش اینه همش بخاطر کار منه، چرا باهاش نرفتم؟ چرا؟
زود خودمو جمع و جور میکنم تا یونا نفهمه ولی با این حال چشام قرمزه .... خلاصه بعد درست کردن پنکیک به اتاق رفتم و سینی رو گذاشتم رو کنسول کنار تخت با قوربون صدقه رفتن و ناز کردن بیدارش کردم
با لبخند چشاشو باز میکنه
ته: صبح بخیر عشقم
یونا: صب بخیر عسیسم
لبخند غمگین میزنم و نگاهمو فوری ازش میدزدم
یونا: ته؟
ته: جانم
یونا: گریه کردی؟*نگران*
ته: نه
یونا: از چشات معلومه😑 چیشده؟
ته: همش تقصیر منه
یونا: چی؟ *تعجب ، یکم بغض به خاطر بغض ته*
ته: اینکه الان تو این وضعیتی تقصیر منه
یونا: الهی فدات شم، چیش تقصیر توعه؟ بعدشم حالم خوبه
ته: اون دشمن من بود و بخاطر من اینکارو باتو کرد
یونا: حالا اون یه غلطی کرد، تقصیر تو نیست که قربونت برم
بلند میشه لپمو میبوسه
ته: واقعا ناراحت نیستی؟
یونا: نه عزیزم
ته: ممنون عشقم
لبشو سطحی میبوسم
یونا: *لبخند* خب حالا گذشته رو ول کن، ببینم عشقم برام چی آورده *کیوت*
ته: *لبخند* پنکیک کاکائویی
یونا: اوووووو خیلی ممنون *ذوق*
یکم ازش میخوره
یونا: چقد خوشمزسسسسسسس *ذوق*
ته: نوش جان عزیزم
یونا: *لبخند*خودت نمیخوری؟
ته: موقع درست کردن چند تیکه خوردم
یونا: آها
صبحونش تموم میشه
یونا: مرسی عالیییییییییییییی بوددددددد
ته: *میخندم* نوش جونت جوجه کوچولوی من
لبشو لیس میزنم تا کاکائوهای روش بره
میخنده سرشو میندازه پایین، چونشو میگیرمو سرشو میارم بالا و لبشو سطحی میبوسم
بعد، بلند میشم و ظرفارو میبرم میشورم و تنقلات مورعلاقشو میارم و داخل پروژکتور اتاق رو دیوار سفید فیلم میزارم و یونا رو میکشم تو بغلم تا فیلم ببینیم
یه خوراکی دهن خودم، یدونه دهن یونا میزارم و هر از گاهی موهاشو بو میکنم و باهاشون بازی میکنم
موقعی که خوراکی رو میذارم دهنش انگشتمو گاز میگیره
( کرم داری؟😑)
ته: اخخخ مثل اینکه یه نفر شیطون شده *خنده*
یونا: *خنده*
خودشو بیشتر تو بغلم فشار میده منم محکم تر بغلش میکنم


حمایت یادت نره کیوتم 🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
دیدگاه ها (۰)

عشق (پارت ۵۹)

عشق (پارت ۶۰)

عشق (پارت ۵۷)

عشق (پارت ۵۶)

قلدر مدرسه ( پارت ۱۶ )

قلدر مدرسه ( پارت ۲۳ )

مست خون ( پارت ۲۲ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط