... خون اشام ...
ᴾᵃʳᵗ:¹¹
+ولی
_داداشتو دوست داری؟
+چی؟ منظورت چیه؟ اصلا من داداش ندارم
_اونیکه امروز اومد خونتو
+هوپ رو میگی او مثل داداشمه صبر تو از کجا میدونی اون اومد خونمون؟
_خب راستش اون موقع که برای اولین با اومدم خونتون(ماجرای دوربینو تعریف میکنی)
+تو دیونه ای من تا به امروز هزار بار لخت شدم تو خونه خودم تو منو دید میزدی
_تازه همینا نیس(زیر لب)
+منظورت چیه ها؟
_خب اون روز که گفتی لبت پف کرده و دیشب(.....)
+تو واقعا به من دست زدی؟واقعا اند عوضی ای
_ا.ت ببین
+میشه یکم تنهام بزاری
_ام باشه
_از اتاق اومدم بیرون رفتم توی حیات و رو به روی پنجره اتاقش(نمیخواستم اینو بنویسم ولی به من چه اهنگام غمگینه)سیگارمو در اوردم و روشن کردم
_اه پسر گند زدی چرا اون کارارو کردی
+اه لعنتی کاش هیچوقت بر نمی گشتی بلند شدم رفتم توی بالکن اونم روبه رو بالکن نشسته بود و سیگار میکشید من همونجا نشستم و بهش خیره شدم
_همینطور به هم خیره بودیم تقریبا یک ساعت شده بود و 6 تا سیگار کشیده بودم ا.ت بلند شدو رفت داخل و بعد از 2دقیقه از در حیاط اومد داخل
+دیگه داشت تو سیگار کشیدن زیاده روی میکرد بلند شدم و رفتم پایین و کنارش نشستم سیگارش تموم شده بود خواست یه سیگار دیگه روشن کنه
+میشه دیگه نکشی
_اما
+لطفا
_باشه
+داشت با انگشتاش بازی میکرد
+چیزی میخوای
_میشه روی پاهات دراز بکشم
+اهوم
+وقتی دراز کشید شروع کردم به نوازش کردن موهاش چشماشو بست منم سرمو به دیوار تکیه دادم و چشمامو بستم
+یعنی منم دوسش دارم
1ساعت بعد
_از خواب بلند شدم هنوز سرم رو پاهاش بود اونم به خواب رفته بود هنوز صبح نشده بود براید بغلش کردم بردمش بالا توی اتاق روی تخت گذاشتمش و خودمم روی تخت خوابیدم و بغلش کردم و دوباره به خواب رفتم....
پارت بعد ظهر
#فیک #تابع_قوانین_ویسگون #تابع_قوانین_خودم #لایک_کنید #BTS
+ولی
_داداشتو دوست داری؟
+چی؟ منظورت چیه؟ اصلا من داداش ندارم
_اونیکه امروز اومد خونتو
+هوپ رو میگی او مثل داداشمه صبر تو از کجا میدونی اون اومد خونمون؟
_خب راستش اون موقع که برای اولین با اومدم خونتون(ماجرای دوربینو تعریف میکنی)
+تو دیونه ای من تا به امروز هزار بار لخت شدم تو خونه خودم تو منو دید میزدی
_تازه همینا نیس(زیر لب)
+منظورت چیه ها؟
_خب اون روز که گفتی لبت پف کرده و دیشب(.....)
+تو واقعا به من دست زدی؟واقعا اند عوضی ای
_ا.ت ببین
+میشه یکم تنهام بزاری
_ام باشه
_از اتاق اومدم بیرون رفتم توی حیات و رو به روی پنجره اتاقش(نمیخواستم اینو بنویسم ولی به من چه اهنگام غمگینه)سیگارمو در اوردم و روشن کردم
_اه پسر گند زدی چرا اون کارارو کردی
+اه لعنتی کاش هیچوقت بر نمی گشتی بلند شدم رفتم توی بالکن اونم روبه رو بالکن نشسته بود و سیگار میکشید من همونجا نشستم و بهش خیره شدم
_همینطور به هم خیره بودیم تقریبا یک ساعت شده بود و 6 تا سیگار کشیده بودم ا.ت بلند شدو رفت داخل و بعد از 2دقیقه از در حیاط اومد داخل
+دیگه داشت تو سیگار کشیدن زیاده روی میکرد بلند شدم و رفتم پایین و کنارش نشستم سیگارش تموم شده بود خواست یه سیگار دیگه روشن کنه
+میشه دیگه نکشی
_اما
+لطفا
_باشه
+داشت با انگشتاش بازی میکرد
+چیزی میخوای
_میشه روی پاهات دراز بکشم
+اهوم
+وقتی دراز کشید شروع کردم به نوازش کردن موهاش چشماشو بست منم سرمو به دیوار تکیه دادم و چشمامو بستم
+یعنی منم دوسش دارم
1ساعت بعد
_از خواب بلند شدم هنوز سرم رو پاهاش بود اونم به خواب رفته بود هنوز صبح نشده بود براید بغلش کردم بردمش بالا توی اتاق روی تخت گذاشتمش و خودمم روی تخت خوابیدم و بغلش کردم و دوباره به خواب رفتم....
پارت بعد ظهر
#فیک #تابع_قوانین_ویسگون #تابع_قوانین_خودم #لایک_کنید #BTS
۴.۴k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.