Part 3
فردا
دلم خیلی درد میکرد رفتم دسشویی دیدم بله پر***ود شدم! آخه الاننن؟
ا\ت: پاشدم رفتم سر کار اونجا نبود خیالم راحت شد!
فلش بک به لس آنجلس پیش کوک
کوک: آخ بچه ها دلم واسه ا\ت بدجور تنگ شده دلم لباشو میخواد
ته:یاااا ناراحت نباش سریع برمیگردیم
نام:اوهوم اونطوری اونم بدتر میشه
کوک:اوکی
فلش بک به سئول پیش ا\ت
ا\ت:سونبه دامنش این مدلی خوبه؟
سونبه:آره اوکیه
ا\ت:مرسی
بعد از ظهر شد دیگه باید برمیگشتم دیگه استرس نداشتم چون یجی آرومم کرده بود
داشتم میرفت خدارو شکر ندیدمش
داشتم میرفت یهو یکی از پشت دهنمو گرفت چند نفر دیگه هم اومدن دست و پامو بلند کردن انداختنم تویک ون مشکی
پسر قلدر:باهام قرار بزار یا میکشمت!!
ا\ت:م م من شوهر دارم م
قلدر: به من ربطی نداره
ا\ت:و و و ولی
قلدر:ولی بی ولی
بردنم ی جا ک هیچکس نبود
پرتم کردن زمین
قلدر: بچه ها دست پاشو بگیرین
ا\ت:نکنیننننن*باجیغ
قلدر:بدین
چاقو رو در آورد گذاشت رو رگ دست چپم
هرچی داد میزدم فایده نداشت
یهو چاقو رو فرو کرد تو دستم و رگمو زد من بلافاصله بیهوش شدم
اونا رفتن
از شانس من چند تا آیدل اومده بودن اونحا واسه فیلمبرداری ام وی شون
یونجون: بچه ها اون دختره کیه چرا بدنش خونیه
سوبین زنک بزنیم اورژانس؟
یونجون:بزن
زنگ زدن اورژانس
اورژانس خیلی سریع خودشو رسوند و بردنش بیمارستان
فلش بک به بیمارستان
دکتر:بیمار رو ببرین اتاق جراحی منم الان میام
پرستار:باشه
پرستارا سریع رفتن گوشی ا\ت رو گرفتن و شماره همراهش که یجی باشه رو درآوردن
پرستار:الو
یجی:الو
پرستار: دوست شما دریکی از خیابان های سئول پیدا شد که رگش با تیغ زده شده بود و بدنش پر خون بود
ولی خوشبختانه به موقع رسیدن بیمارستان
یجی:چ چ چ چ چییییی الان میام الان میام😧
دلم خیلی درد میکرد رفتم دسشویی دیدم بله پر***ود شدم! آخه الاننن؟
ا\ت: پاشدم رفتم سر کار اونجا نبود خیالم راحت شد!
فلش بک به لس آنجلس پیش کوک
کوک: آخ بچه ها دلم واسه ا\ت بدجور تنگ شده دلم لباشو میخواد
ته:یاااا ناراحت نباش سریع برمیگردیم
نام:اوهوم اونطوری اونم بدتر میشه
کوک:اوکی
فلش بک به سئول پیش ا\ت
ا\ت:سونبه دامنش این مدلی خوبه؟
سونبه:آره اوکیه
ا\ت:مرسی
بعد از ظهر شد دیگه باید برمیگشتم دیگه استرس نداشتم چون یجی آرومم کرده بود
داشتم میرفت خدارو شکر ندیدمش
داشتم میرفت یهو یکی از پشت دهنمو گرفت چند نفر دیگه هم اومدن دست و پامو بلند کردن انداختنم تویک ون مشکی
پسر قلدر:باهام قرار بزار یا میکشمت!!
ا\ت:م م من شوهر دارم م
قلدر: به من ربطی نداره
ا\ت:و و و ولی
قلدر:ولی بی ولی
بردنم ی جا ک هیچکس نبود
پرتم کردن زمین
قلدر: بچه ها دست پاشو بگیرین
ا\ت:نکنیننننن*باجیغ
قلدر:بدین
چاقو رو در آورد گذاشت رو رگ دست چپم
هرچی داد میزدم فایده نداشت
یهو چاقو رو فرو کرد تو دستم و رگمو زد من بلافاصله بیهوش شدم
اونا رفتن
از شانس من چند تا آیدل اومده بودن اونحا واسه فیلمبرداری ام وی شون
یونجون: بچه ها اون دختره کیه چرا بدنش خونیه
سوبین زنک بزنیم اورژانس؟
یونجون:بزن
زنگ زدن اورژانس
اورژانس خیلی سریع خودشو رسوند و بردنش بیمارستان
فلش بک به بیمارستان
دکتر:بیمار رو ببرین اتاق جراحی منم الان میام
پرستار:باشه
پرستارا سریع رفتن گوشی ا\ت رو گرفتن و شماره همراهش که یجی باشه رو درآوردن
پرستار:الو
یجی:الو
پرستار: دوست شما دریکی از خیابان های سئول پیدا شد که رگش با تیغ زده شده بود و بدنش پر خون بود
ولی خوشبختانه به موقع رسیدن بیمارستان
یجی:چ چ چ چ چییییی الان میام الان میام😧
۴.۷k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.