fake kook
fake kook
part*23
ا.ت: چی گفتی😂
کوک: که من هرشب خودتو بابا میدیدم😂
ا.ت: مامانت چی گفت
کوک: گفت منظورت چیه من نبودم
ا.ت: 😂😂
کوک: منم هی بهش میگفتم من دیدمت خودت بودی مطمئنم که دعوام کرد رفتم تو اتاقم😂
ا.ت:من جای مامانت بودم تا میتونستم میزدمت
کوک: مامان من خیلی خیلی مهربون بود
ا.ت: 😢😢
کوک:بعدش رفتم تو اتاقم با خودم فک کردم یعنی منم قراره یه روز یکیو
ا.ت: جونگکوکااا واقعا همچین فکرایی تو بچگی میکردی
کوک: اره 😂
ا.ت: خدا بداده کسی برسه که تو بخوای امم
کوک: خودتو بگو
ا.ت: 😳😳😳😳😳😳
کوک: تعجب نکن
ا.ت: نه من از تو میترسم
کوک: نترس
ا.ت:کسی که از بچگی اینارو میدونسته یعنی الان
کوک: ا.ت من که کاریت ندارم تو دوس دخترمی اخه چیکار به تو دارم وقتی زنم شدی اونموقع
ا.ت: اوکی
کوک: ا.ت
ا.ت: جانم
کوک: خیلی دوست دارم
ا.ت: منم همینطور
رفتم نزدیکشو صورتمو نزدیک به صورتش کردم نگاه به لباش کردم و بوسش کردم
کوک: وقتی بوست میکنم حس خوبی دارم
ا.ت: خب میخوای بیشتر حس خوب داشته باشی
کوک: اره
ا.ت: خب بیا
کوک: باشه
رفتم بوسش کردم
تق تق تق
ا.ت: کیه
انا:منم
ا.ت: نیا داخل دارم لباسمو عوض میکنم
انا: باشه
کوک: چیکار کنم
ا.ت: برو زیر تخت
کوک: باشه
ا.ت: بیا
انا: چیکار میکردی
ا.ت: داشتم لباسمو عوض میکردم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*23
ا.ت: چی گفتی😂
کوک: که من هرشب خودتو بابا میدیدم😂
ا.ت: مامانت چی گفت
کوک: گفت منظورت چیه من نبودم
ا.ت: 😂😂
کوک: منم هی بهش میگفتم من دیدمت خودت بودی مطمئنم که دعوام کرد رفتم تو اتاقم😂
ا.ت:من جای مامانت بودم تا میتونستم میزدمت
کوک: مامان من خیلی خیلی مهربون بود
ا.ت: 😢😢
کوک:بعدش رفتم تو اتاقم با خودم فک کردم یعنی منم قراره یه روز یکیو
ا.ت: جونگکوکااا واقعا همچین فکرایی تو بچگی میکردی
کوک: اره 😂
ا.ت: خدا بداده کسی برسه که تو بخوای امم
کوک: خودتو بگو
ا.ت: 😳😳😳😳😳😳
کوک: تعجب نکن
ا.ت: نه من از تو میترسم
کوک: نترس
ا.ت:کسی که از بچگی اینارو میدونسته یعنی الان
کوک: ا.ت من که کاریت ندارم تو دوس دخترمی اخه چیکار به تو دارم وقتی زنم شدی اونموقع
ا.ت: اوکی
کوک: ا.ت
ا.ت: جانم
کوک: خیلی دوست دارم
ا.ت: منم همینطور
رفتم نزدیکشو صورتمو نزدیک به صورتش کردم نگاه به لباش کردم و بوسش کردم
کوک: وقتی بوست میکنم حس خوبی دارم
ا.ت: خب میخوای بیشتر حس خوب داشته باشی
کوک: اره
ا.ت: خب بیا
کوک: باشه
رفتم بوسش کردم
تق تق تق
ا.ت: کیه
انا:منم
ا.ت: نیا داخل دارم لباسمو عوض میکنم
انا: باشه
کوک: چیکار کنم
ا.ت: برو زیر تخت
کوک: باشه
ا.ت: بیا
انا: چیکار میکردی
ا.ت: داشتم لباسمو عوض میکردم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۳.۷k
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.