p

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p¹⁰'

"خسته نباشی":kook

"همچنین":Alice

"با ماشین اومدی؟":kook

"نه. موتور":Alice

"دیر وقته. این ساعت خطرناکه با موتور بری.
بیا میرسونمت":kook

"ممنونم. اما خودم میرم":Alice

آروم آروم نزدیک آلیس شد. آلیس، عقب عقب رفت تا زمانی که خورد به دیوار

"وقتی میگم با من بیا، یعنی باید بیای. ازت نظر نپرسیدم که اجازه مخالفت داشته باشی":kook

چشم‌هاش رو به زمین دوخت و دستش رو پشت گردنش انداخت.

"موتورو چیکار کنم؟":Alice

"برای اونم تصمیم می‌گیریم. فعلا امشب رو سر کن":kook

"خب...":Alice

"تو ماشین منتظرم":kook

بعد از گذشت چمد ثانیه پشت سر جونگ‌کوک راه افتاد. خب... مشکلی پیش نمیومد.
مگه نه؟
در ماشین رو باز کرد و نشست.

"خونت کجاست؟":kook

"برو بهت میگم":Alice

جئون چند لحظه به آلیس خیره شد.

"اتفاقی افتاده؟":Alice

نگاهش رو دزدید و حرکت کرد
_______
دارم می‌نویسم
دیدگاه ها (۳)

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p¹¹'خیابون خلوت بود. موسیقی با صدای قطر...

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p¹²'"میگم...":Aliceبه سمت آلیس برگشت."ه...

#دوپارتی‌جونگ‌کوکدرخواستی𝑰𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅, 𝒊𝒕’𝒔 𝒚𝒐𝒖.نمی‌تونست دست ...

#دوپارتی‌جونگ‌کوکدرخواستی𝑰𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅, 𝒊𝒕’𝒔 𝒚𝒐𝒖."بهتری؟":Julia...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_265_سلام  به رستوران (...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط