اشک حسرت پارت۸۰
#اشک حسرت #پارت۸۰
سعید :
تازه از سر کار برگشتم کسی خونه نبود لباسمو عوض کردم باید می رفتم بیمارستان ومادرم رو می دیدم یه دوش گرفتم وداشتم لباس می پوشیدم در اتاقم زده شد متعجب شدم ودر رو باز کردم از دیدن هدیه جا خوردم
- چرا خونه ای ...خوبی هدیه مامان خوبه
با چشای پر اشک نگاهم می کرد
- میگم چی شده ؟
هدیه مامان چیز...
هدیه : نه داداش
- پس چی شده پرا گریه کردی
خودشو انداخت تو بغلم
- چی شده هدیه جون به لبم کردی خواهر
هدیه : داداش امید ...
- امید چی
با هق هق گریه گفت : اون اون ...
- هدیه دیونه ام کردی
هدیه : آسمان رو مجبور کرد زن آیدین بشه ...
از هدیه فاصله گرفتم بخدا که قلبم نمی زد
- چی گفتی هدیه ؟
هدیه : دیروز عقد کردن
- شوخی می کنی ...امید این کارو کرده
هدیه : گفت مجبور بوده
- آیدین چیکار کردی ..
موبایلمو برداشتم
هدیه : داداش اون دیگه زن آیدینه
سر هدیه داد زدم
- زنش باشه آسمان حق نداشت این کارو باهام کنه
- بفرما...
صدای آیدین بود که گوشی آسمان رو جواب می داد
- چیکار کردی آیدین ..
آیدین : گفتم دست بردار سعید چرا دست برنمی داری آسمان دیگه ماله منه زن منه
- با نامردی
آیدین : تو مردی کافیه
- واقعا پستی
دیگه حرفی نزدبعد ازسکوتی صدای آسمان اومد
آسمان : دیگه منو فراموش کن من ازدواج کردم
- چطور تونستی آسمان ...سنگ دل
آیدین : یه بار دیگه مزاحم زندگیمون شدی اونوقت پای قانون رو می کشم وسط
- واسه تو قانون نبود نامرد
گوشی رو قطع کرد گوشی رو پرت کردم وفریاد زدم چنگ به موهام زدم
- آسمان...آسمان با من چیکار کردی...با من چیکار کردی ...
هدیه بغلم کرد بغضم تبدیل شده بود به عقده جواب این کار آیدین رو فقط خدا می تونست بده
سعید :
تازه از سر کار برگشتم کسی خونه نبود لباسمو عوض کردم باید می رفتم بیمارستان ومادرم رو می دیدم یه دوش گرفتم وداشتم لباس می پوشیدم در اتاقم زده شد متعجب شدم ودر رو باز کردم از دیدن هدیه جا خوردم
- چرا خونه ای ...خوبی هدیه مامان خوبه
با چشای پر اشک نگاهم می کرد
- میگم چی شده ؟
هدیه مامان چیز...
هدیه : نه داداش
- پس چی شده پرا گریه کردی
خودشو انداخت تو بغلم
- چی شده هدیه جون به لبم کردی خواهر
هدیه : داداش امید ...
- امید چی
با هق هق گریه گفت : اون اون ...
- هدیه دیونه ام کردی
هدیه : آسمان رو مجبور کرد زن آیدین بشه ...
از هدیه فاصله گرفتم بخدا که قلبم نمی زد
- چی گفتی هدیه ؟
هدیه : دیروز عقد کردن
- شوخی می کنی ...امید این کارو کرده
هدیه : گفت مجبور بوده
- آیدین چیکار کردی ..
موبایلمو برداشتم
هدیه : داداش اون دیگه زن آیدینه
سر هدیه داد زدم
- زنش باشه آسمان حق نداشت این کارو باهام کنه
- بفرما...
صدای آیدین بود که گوشی آسمان رو جواب می داد
- چیکار کردی آیدین ..
آیدین : گفتم دست بردار سعید چرا دست برنمی داری آسمان دیگه ماله منه زن منه
- با نامردی
آیدین : تو مردی کافیه
- واقعا پستی
دیگه حرفی نزدبعد ازسکوتی صدای آسمان اومد
آسمان : دیگه منو فراموش کن من ازدواج کردم
- چطور تونستی آسمان ...سنگ دل
آیدین : یه بار دیگه مزاحم زندگیمون شدی اونوقت پای قانون رو می کشم وسط
- واسه تو قانون نبود نامرد
گوشی رو قطع کرد گوشی رو پرت کردم وفریاد زدم چنگ به موهام زدم
- آسمان...آسمان با من چیکار کردی...با من چیکار کردی ...
هدیه بغلم کرد بغضم تبدیل شده بود به عقده جواب این کار آیدین رو فقط خدا می تونست بده
۱۶.۰k
۱۹ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.