شعر مهدوی
شعر_مهدوی
به او بگو که در این خانه جای او خالیست
و قوت غالب ما اشک و ناخوش احوالیست
به جای من بغلش کن ز روش بوسه بگیر
هزار مرتبه بر شانه اش بیفت و بمیر
به جای من تو به پایش بیفت و ضجه بزن
به پای ناحیه هایش بیفت و ضجه بزن
براش روضه نخوان او خودش دم روضه است
میان دیده ی او جای شبنم روضه است
از او بخواه برایت بخواند از مهتاب
ز ماه تشنه ی گهواره و ز طفل رباب
از او بپرس چگونه رباب آه کشید
رباب با دل زار و کباب آه کشید
به او بگو که در این خانه جای او خالیست
و قوت غالب ما اشک و ناخوش احوالیست
به جای من بغلش کن ز روش بوسه بگیر
هزار مرتبه بر شانه اش بیفت و بمیر
به جای من تو به پایش بیفت و ضجه بزن
به پای ناحیه هایش بیفت و ضجه بزن
براش روضه نخوان او خودش دم روضه است
میان دیده ی او جای شبنم روضه است
از او بخواه برایت بخواند از مهتاب
ز ماه تشنه ی گهواره و ز طفل رباب
از او بپرس چگونه رباب آه کشید
رباب با دل زار و کباب آه کشید
۹۷۵
۱۴ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.