پارت هتل
پارت 2 هتل
آتنا
دستامو شستم خشکشون کردم رفتم به سمت میز...
صدف:امیر ولش کن بابا اصلا....
من:صدف؟!
صدف:جونم
من:سرمونو خوردی از بس حرف زدی
صدف:بیا برو هه
بعد یکم خوردن کشیدم کنار
امیر:آتنا خانوم خوشمزه نبود دیگه ببخشید خودتون گفتید.......
من:امیر؟!
امیر:هومم
من:خفه شو سیر بودم
آروین بلند شد وای نکنه بخواد بره حساب کنه بیخیال بلاخره میفهمن دیگه
آروین
بلند شدم برم حساب کنم
امیر:کجا
من:برم حساب کنم نکنه میخوام بوس بدی؟!
امیر:نه ولی راضی به زحمت نبودااا؟!!!
من:خفه شو
رفتم سمت صندوق...
اون:بله بفرمایید؟!
من:میشه حساب میز مارو بگید
اون:حساب شده
من:چی؟!
اون:میگم حساب شده
من:ولی کی حساب کرده؟؟
اون:اون خانوم لباس سفیده
من:آها خیلی ممنون
اون:خوش آمدید
من:لجباز
صدف و امیر جلو تر نمیدونم برا چی دویدن رفتن آتنا کیفش افتاده بود وسایلاش ریخته بودن...
رفتم سمتش...
میدونم کمه ولی خب فردا دو تا پارت هیجانی داریمممم
آتنا
دستامو شستم خشکشون کردم رفتم به سمت میز...
صدف:امیر ولش کن بابا اصلا....
من:صدف؟!
صدف:جونم
من:سرمونو خوردی از بس حرف زدی
صدف:بیا برو هه
بعد یکم خوردن کشیدم کنار
امیر:آتنا خانوم خوشمزه نبود دیگه ببخشید خودتون گفتید.......
من:امیر؟!
امیر:هومم
من:خفه شو سیر بودم
آروین بلند شد وای نکنه بخواد بره حساب کنه بیخیال بلاخره میفهمن دیگه
آروین
بلند شدم برم حساب کنم
امیر:کجا
من:برم حساب کنم نکنه میخوام بوس بدی؟!
امیر:نه ولی راضی به زحمت نبودااا؟!!!
من:خفه شو
رفتم سمت صندوق...
اون:بله بفرمایید؟!
من:میشه حساب میز مارو بگید
اون:حساب شده
من:چی؟!
اون:میگم حساب شده
من:ولی کی حساب کرده؟؟
اون:اون خانوم لباس سفیده
من:آها خیلی ممنون
اون:خوش آمدید
من:لجباز
صدف و امیر جلو تر نمیدونم برا چی دویدن رفتن آتنا کیفش افتاده بود وسایلاش ریخته بودن...
رفتم سمتش...
میدونم کمه ولی خب فردا دو تا پارت هیجانی داریمممم
- ۲.۹k
- ۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط