پارت ۳
پارت ۳
هتل
رفتم سمتش دیدم داره وسایلاشو جمع میکنه.
من:میگما
آتنا:بله
نگام کرد منم زل زدم تو چشماش:خجالت نمیکشی؟!!!
آتنا:نه برا چی؟!!
من:این چه کاری بود که کردی؟!
آننا:چه کاری کردم مثلا؟!
من:چرا رفتی حساب کردی؟!
آتنا:آهاااا...خب دلم خواس
من:میخوام دلت نخواد از این چیزا
آتنا:بریم
من:بریم....لجباز
آتنا:شنیدماا
من:منم گفتم بشنوی
آتنا:پرووو
رفتیم بیرون دیدیم صدف و امیر نشستن عقب.
من:امیر
امیر:جونم
من:اتنا خانوم کجا بشینن
آتنا:مگه صندلی جلو رو گرفتن؟!!
رفتم سوار شدم پشت فرمون آتنا هم صندلی جلو سوار شد.
آتنا:میگممم؟!!
من:نوچ
آتنا:آفرینننن
من:فک کن یه درصد بزارم تو رانندگی کنی!!!!اونم با ماشین منن!!!!
آتنا:آفریننننن
من:باشه ولی یه خط بندازی رو ماشینم خفت میکنم
آتنا:قول میدم خط انداختم رو ماشینت پولشو بدم.
پیاده شدم
هتل
رفتم سمتش دیدم داره وسایلاشو جمع میکنه.
من:میگما
آتنا:بله
نگام کرد منم زل زدم تو چشماش:خجالت نمیکشی؟!!!
آتنا:نه برا چی؟!!
من:این چه کاری بود که کردی؟!
آننا:چه کاری کردم مثلا؟!
من:چرا رفتی حساب کردی؟!
آتنا:آهاااا...خب دلم خواس
من:میخوام دلت نخواد از این چیزا
آتنا:بریم
من:بریم....لجباز
آتنا:شنیدماا
من:منم گفتم بشنوی
آتنا:پرووو
رفتیم بیرون دیدیم صدف و امیر نشستن عقب.
من:امیر
امیر:جونم
من:اتنا خانوم کجا بشینن
آتنا:مگه صندلی جلو رو گرفتن؟!!
رفتم سوار شدم پشت فرمون آتنا هم صندلی جلو سوار شد.
آتنا:میگممم؟!!
من:نوچ
آتنا:آفرینننن
من:فک کن یه درصد بزارم تو رانندگی کنی!!!!اونم با ماشین منن!!!!
آتنا:آفریننننن
من:باشه ولی یه خط بندازی رو ماشینم خفت میکنم
آتنا:قول میدم خط انداختم رو ماشینت پولشو بدم.
پیاده شدم
۲.۷k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.