قسمت پنجاه و چهار
#قسمت پنجاه و چهار
دچار دوگانگی شدم که جلو بشینم یا عقب ولی خب راننده ام که نبود!
جلو نشستم و حرکت کردیم
سکوت بدی بود..
_ اولین جلسه دادگاه چه تایمیه؟
_ شنبه ی اون هفته
_ من نیام مشکلی نیست؟
_ چون جلسه ی اوله اشکال نداره
_ بقیشم نمیخوام بیام
یه نگاهی بهم انداخت
_ حاال تا بقیش یه فکری میکنیم..
چشم دوختم به خیابون و تا موقعی که برسیم حرفی زده نشد..
_ میشه صندوق رو بزنید؟
در صندوق و باز کردم..
این همه رو کی میبره؟
چند تا از کیسه های سنگین و برداشت و گفت
_ میشه سریع در رو باز کنید؟
_ بله بله
دویدم سمت در رو باز کردم.. خواستم برگردم برم چند تا کیسه ها رو منم بردارم که با دستش راهم و بست و گفت:
_ شما منو راهنمایی کنید بهتره
مجبورا جلوتر رفتم و در ورودی رو باز کردم
دچار دوگانگی شدم که جلو بشینم یا عقب ولی خب راننده ام که نبود!
جلو نشستم و حرکت کردیم
سکوت بدی بود..
_ اولین جلسه دادگاه چه تایمیه؟
_ شنبه ی اون هفته
_ من نیام مشکلی نیست؟
_ چون جلسه ی اوله اشکال نداره
_ بقیشم نمیخوام بیام
یه نگاهی بهم انداخت
_ حاال تا بقیش یه فکری میکنیم..
چشم دوختم به خیابون و تا موقعی که برسیم حرفی زده نشد..
_ میشه صندوق رو بزنید؟
در صندوق و باز کردم..
این همه رو کی میبره؟
چند تا از کیسه های سنگین و برداشت و گفت
_ میشه سریع در رو باز کنید؟
_ بله بله
دویدم سمت در رو باز کردم.. خواستم برگردم برم چند تا کیسه ها رو منم بردارم که با دستش راهم و بست و گفت:
_ شما منو راهنمایی کنید بهتره
مجبورا جلوتر رفتم و در ورودی رو باز کردم
۲.۳k
۱۳ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.