Part 2

Part 2

ادامه ویو ات
جیمین:فقط تو میتونی با من غیر رسمی حرف بزنی بقیه نمیتونن و منو جیمین یا جیمین شی صدا کن
ات:اوکی جیمین
جیمین منو برد اتاقم رو نشون داد مثل اینکه از قبل سلیقه منو میدونس اتاقش کلا دارک بود خیلی خوشگل بود
جیمین:ات این اتاق تو هست و ۲ تا در تو اتاقت میبینی یه دونه دستشویی و حمام هست اون یکی اتاق لباسات هست و اون قسمت که مبل هست تی وی رومه
ات:مرسی جیمین بابام همیچین کاری نکرد ازت ممنونم
جیمین لبخند زد:خواهش
جیمین رفت بیرون ساعت ۱۲:۳۰ بود خوابم میومد گرفتم خوابیدم

پرش زمانی به فردا صبح
ویو ات
بلند شدم رفتم دستشویی و کارای لازم رو انجام دادم لباس راحتی پوشیدم جیمین گفت خدمتکار شخصیش هستم و میتونم سر سفره با جیمین بشینم رفتم پایین دیدم جیمین رو میز نشسته سرش تو گوشیشه
ات:صبح بخیر
جیمین:همچنین خوبه از لحن سرد در اومدی
ات:نه هنوزم همونم*سرد*
جیمین خندید صبحانه خوردم رفتم تو اتاق رفتم سمت تی وی روم یه کابینت اونجا بود رفتم بازشون کردم یه قسمت کلا خوراکی بود حداقل ۳۰ یا ۴۰ تا چیپس و پفک بود یه کابینت دیگه باز کردم ویسگی و شراب و اینا بود خوراکی گرفتم رو مبل نشستم تلويزيون رو روشن کردم و فیلم سلطنت ابدی رو دیدم که یهو...ادامه دارد

اسلاید اول تا آخر اتاق ات
شرط
لایک:۱۵ تا ۲۰
کامنت: ۳۰
خیلی دوستون دارم ببخشید کم شد بابایی