vimin
Part 11
وارد فروشگاه شد و نگاهشو دور سالن کوچیک چرخوند و در آخر سمت قفسه های نودل فوری حرکت کرد و از یخچال دوتا نوشابه برداشت سمت پیش خوان رفت و چیزایی رو که برداشته بود رو میز قرار داد
-چقد میشه ؟
منتظر شنیدن جواب فروشنده بود که سرشو برگردوند سمت بیرون و با آدمای هوانگ روبرو شد ( هوانگ : سردسته ی باندی که جیمین ازش پول قرض کرده )
- شت گندش بزنن
وقتی افراد سیاه پوش کله گنده جیمین و دیدن همگی به سمت مغازه یورش بردن و جیمین بدبخت تنها کار که کرد این بود که بپره تو دستشویی به دقتاطراف دستشویی رو نگاه می کرد که یه چیزی محکم به در برخورد کرد
^ افراااااادددددد بازش کنین یا بشکونینش
اوه خرش ب.گا رفته بود خوشبختانه در زمان های پایانی پنجره ی کوچیکیرو بالای توالت فرنگی دید پاهاشو دو طرف توالت گذاشت و روی اون وایستاد پنجره رو بار کرد و خودشو کشید بالا می خواست پاهاشو هم از پنجره رد کنه که در با ضرب شکست و مهاجمای هوانگ وارد دستشویی شدن و پاشو گرفتن و کشیدن به سمت پایین
+ اییییییی ول کنننننننن
لگدی به سمت پایین پروند که تو دماغ فردی که پاشو گرفته بود خورد
و سه سوته جیم فنگ شد
از پنجره پایین پرید و به درد مچ پاش اهمیتی نداد بع طرف تهیونگ دوید و سمت شاگرد نشست
- لعنتییییی حرکت کن
تهیونگ سرگردون پشت رول نشست و ماشین و روشن کرد و از اونجا دور شدن
+ چه اتفاقی افتاده ؟؟؟
با اعصاب خوردی رانندگی میکرد و حواسش به سرعتی که داشت نبود
- طلبکارا ..... تهیونگگگگگگگگگگ
با داد جیمین پاشو رو ترمز کوبید و ماشین بعد از چند تا چرخ خوردن از حرکت ایستاد....
continues ✌️
لایک و کامنت..
وارد فروشگاه شد و نگاهشو دور سالن کوچیک چرخوند و در آخر سمت قفسه های نودل فوری حرکت کرد و از یخچال دوتا نوشابه برداشت سمت پیش خوان رفت و چیزایی رو که برداشته بود رو میز قرار داد
-چقد میشه ؟
منتظر شنیدن جواب فروشنده بود که سرشو برگردوند سمت بیرون و با آدمای هوانگ روبرو شد ( هوانگ : سردسته ی باندی که جیمین ازش پول قرض کرده )
- شت گندش بزنن
وقتی افراد سیاه پوش کله گنده جیمین و دیدن همگی به سمت مغازه یورش بردن و جیمین بدبخت تنها کار که کرد این بود که بپره تو دستشویی به دقتاطراف دستشویی رو نگاه می کرد که یه چیزی محکم به در برخورد کرد
^ افراااااادددددد بازش کنین یا بشکونینش
اوه خرش ب.گا رفته بود خوشبختانه در زمان های پایانی پنجره ی کوچیکیرو بالای توالت فرنگی دید پاهاشو دو طرف توالت گذاشت و روی اون وایستاد پنجره رو بار کرد و خودشو کشید بالا می خواست پاهاشو هم از پنجره رد کنه که در با ضرب شکست و مهاجمای هوانگ وارد دستشویی شدن و پاشو گرفتن و کشیدن به سمت پایین
+ اییییییی ول کنننننننن
لگدی به سمت پایین پروند که تو دماغ فردی که پاشو گرفته بود خورد
و سه سوته جیم فنگ شد
از پنجره پایین پرید و به درد مچ پاش اهمیتی نداد بع طرف تهیونگ دوید و سمت شاگرد نشست
- لعنتییییی حرکت کن
تهیونگ سرگردون پشت رول نشست و ماشین و روشن کرد و از اونجا دور شدن
+ چه اتفاقی افتاده ؟؟؟
با اعصاب خوردی رانندگی میکرد و حواسش به سرعتی که داشت نبود
- طلبکارا ..... تهیونگگگگگگگگگگ
با داد جیمین پاشو رو ترمز کوبید و ماشین بعد از چند تا چرخ خوردن از حرکت ایستاد....
continues ✌️
لایک و کامنت..
۳.۹k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.