ساعت ها

ساعت ها
نگاهت می کنم اما
تو دیگر خط نگاهت
با من یکی نیست
شنیدم زیر لب گفتی
چقدر
این چشم ها
برایم آشناست !
.

وای خدایا
پایان شعر من
هرگز چنین نیست...
.
ح پویامنش
دیدگاه ها (۳)

باورت نمی‌شودبا همین انگشتانِ ظریفی کهبارها و بارها برای تو ...

به نبودنت...از کنار که نگاه میکنمچشم هایت...مهربانتر از روزه...

همیشه چیزهایی را که نداشته امبیشتر دوست داشته ام،همچون تو که...

زمستان رابه خاطر چتری دوست دارمکه سرپناهش را در بارانقسمت می...

تقدیم بانثار عشق خدمتِ جانانم:❤🌹زندگی را طعم لب های تو گیرا ...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

وقتی آدم ها از چشم چراغ را می دزدند؛ از عشق نگاه را واز کوچه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط