پارت 54
#پارت_54
بعدم رفتم سمت لیا.... هلش دادمو صدامو بردم بالا ...
- توی هرزه چی از جونمون میخوای ، چرا نمیفهمی ارشام برای منه ؟؟
+ هع بیا برو بمیر بابا ، ارشام هیچ وقت مال ادم بدبختی مثل تو نمیشه ...
- من ؟؟؟ من ادم بدبختیم ؟؟؟ ( خنده عصبی )
+ اره تو یه هرز.هی ، واقعا نمدونم از چیه تو خوشت میاد ...
اومد بزنه تو صورتمو که دستشو گرفتمو هلش دادم ... پرت زمین شد
+ توی لا...شی
- ( خنده عصبی ) اره من لا...شی حالا هنین من زندگیتو سیاه میکنه
رو به ارش گفتم..
- اینو از جلو چشمام دور کن ، تا نکشتمش
× باشه ت. اروم باش .
- همتونم برید بیرون ( داد )
بعدم رفتم سمت لیا.... هلش دادمو صدامو بردم بالا ...
- توی هرزه چی از جونمون میخوای ، چرا نمیفهمی ارشام برای منه ؟؟
+ هع بیا برو بمیر بابا ، ارشام هیچ وقت مال ادم بدبختی مثل تو نمیشه ...
- من ؟؟؟ من ادم بدبختیم ؟؟؟ ( خنده عصبی )
+ اره تو یه هرز.هی ، واقعا نمدونم از چیه تو خوشت میاد ...
اومد بزنه تو صورتمو که دستشو گرفتمو هلش دادم ... پرت زمین شد
+ توی لا...شی
- ( خنده عصبی ) اره من لا...شی حالا هنین من زندگیتو سیاه میکنه
رو به ارش گفتم..
- اینو از جلو چشمام دور کن ، تا نکشتمش
× باشه ت. اروم باش .
- همتونم برید بیرون ( داد )
۲۷.۱k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.