در همین لحظه بود که بارون جوان چشماش به تصویر اسبی غول پ
در همین لحظه بود که بارون جوان چشماش به تصویر اسبی غول پیکر، با رنگی غیرطبیعی افتاد که نشانی از اسبهای خانواده رقیب داشت، در تصویر صاحباش توسط افراد گرشتاین کشته شده بود . ناگهان در چشمهای بارون نگاهی اهریمنی موج زد که تشویشی طاقتفرسا در دروناش به وجود آورد . هرچه بیشتر به تصویر نگاه میکرد، بیشتر جذب آن میشد و هر لحظه سختتر میتوانست نگاهش را از آن برگیرد .
هیاهوی خارج شدید و شدیدتر میشد و توجه او را به نور قرمز رنگی که از اصطبلهای شعلهور بیرون زده بود جلب کرد . نیم نگاهی به بیرون انداخت و دوباره نگاهش به سمت تصویر داخل تابلو گره خورد که ناگهان در همان لحظه، با تعجب فراوان دریافت که سر حیوان غول پیکر در طی فاصله برگرداندن نگاهش از تابلو تغییر وضعیت داده است . گردن حیوان که قبل از آن از روی همدردی نسبت به صاحب خود به پایین خم شده بود، اکنون راست شده و به طرف بارون جوان برگشته بود!
چشمانش که تا چند لحظه پیش دیده نمیشد، اکنون حالتی نیرومند و انساننما به خود گرفته بود و با برقی ملتهب میدرخشید . لبهای از هم باز شدهاش، دندانهای نفرتانگیزش را که از سر خشم به هم ساییده میشد نمایان میکرد . بارون در حالی که از شدت وحشت مبهوت مانده بود، تلوتلوخوران به طرف در رفت .
هیاهوی خارج شدید و شدیدتر میشد و توجه او را به نور قرمز رنگی که از اصطبلهای شعلهور بیرون زده بود جلب کرد . نیم نگاهی به بیرون انداخت و دوباره نگاهش به سمت تصویر داخل تابلو گره خورد که ناگهان در همان لحظه، با تعجب فراوان دریافت که سر حیوان غول پیکر در طی فاصله برگرداندن نگاهش از تابلو تغییر وضعیت داده است . گردن حیوان که قبل از آن از روی همدردی نسبت به صاحب خود به پایین خم شده بود، اکنون راست شده و به طرف بارون جوان برگشته بود!
چشمانش که تا چند لحظه پیش دیده نمیشد، اکنون حالتی نیرومند و انساننما به خود گرفته بود و با برقی ملتهب میدرخشید . لبهای از هم باز شدهاش، دندانهای نفرتانگیزش را که از سر خشم به هم ساییده میشد نمایان میکرد . بارون در حالی که از شدت وحشت مبهوت مانده بود، تلوتلوخوران به طرف در رفت .
- ۴۵
- ۳۰ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط