pt

pt 35


سرنوشت★

ویو کوک☆

با اون‌حرفای یونا قلبم درد گرفت هزارتا فکر کردم یعنی اون اصلا عاشقم‌نبوده.. چطوری میتونه جلوی یه پسر دیگه منو مثل یه کاغذ مچاله کنه بندازتم اونور اوه جونگکوک یادت رفته بود خودتم همینکارو کردی اون خیلی عاشق اون‌پسره این منو آزار میده ولی من از چیزی که مال منه دست نمیکشم نمیزارم اموال من برای یکی دیگه بشه..

چند روز بعد از اتفاق ویو یونا☆(خیلی چیزا تو ذهنم بود ولی نمیخوام پارتارو زیاد کنم که برم فصل ۲ و بعدش بریم یه فیک جدید)

چندروز بعد اون اتفاق سوجون باهام کمتر حرف میزنه سرش خیلی تو گوشیه اصلا به من اهمیت نمیده از اونور جونگکوک همش تو تلاشه دل منو به دست بیاره..

یهو گوشیم زنگ خورد
(علامت جین #)
#وایی یونا بلاخره جواب دادیی
_چیشده؟اتفاقی مهمی افتاده؟
# این جونگکوک مست کرده منو جای تو میبینه هم داره صورتمو میگیره بغلم‌میکنه میگه برگرد توروخدا خیلی مست شده بیا جمعش کن من حوصلشو ندارم
_م..من سریع میرسم
سریع پالتومو پوشیدم
_ من میرم یه کار خیلی مهمی دارم
@ برو
سریع رفتم تو ماشین و رسیدم خونمون یعنی همون خونه ی جونگکوک

# بلاخره اومدی من‌دیگه برم
_ باشه تو برو من پیششم
+ یونا
_ جانم.. یعنی بله
+ عشقم‌ توروخدا برگرد من نمیتونم زندگی کنم
_باید اون موقع که باهم زندگی میکردیم‌اینارو میگفتی
که یهو جونگکوکو بردم حموم تا رو سرش آب بریزم لباسشو بدون اینکه نگاه کنم باز کردم و بدشنو آب زدم وقتی خشکش کردم‌و لباسشو میخواستم‌عوض کنم دستمو کشید افتادم‌رو پاش
+چرا انقدر خوبی؟
_جونگکوک تو الان مستی
سریع از‌پاش بلند‌شدم‌و رفتم بیرون و رفتم‌خونه با صحنه یا که دیدم‌افتادم زمین نفسم‌گرفته بود هیچ صدایی رو نمیشنیدم..


کامنت=۲۰‌
لایک = از ۸ تا ۱۰
دیدگاه ها (۲۲۲)

قراره یه فیک خفنو با کسی که خفن‌مینویسه شروع کنیم حمایت میکن...

آنیو من مین اکیرو هستم رییس بزرگترین باند مافیای شماره ² کره...

pt 34سرنوشت★÷شما کی باشین که دارین یقه ی منو میگرین؟+من ش..@...

pt 33سرنوشت★@ جونگکوکککک+ ها؟ چی؟ من؟@ داری به کی فکر میکنی ...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁴حرفی برای گفتن نداشتم... فقط سکوت کردم. ج...

عشق چیز خوبیه پارت سه دستو و پاهام بسته شده بودن نمیتونستم ک...

برادر بی رحم من💔🥀🖤💫part 6(یورا میره داخل) &داداش"چیه (مست) &...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط