pt 34
pt 34
سرنوشت★
÷شما کی باشین که دارین یقه ی منو میگرین؟
+من ش..
@من دوست پسرشم حالا فهمیدی گورتو گم کن تا از زندگیت ننداختمت بیرون
ویو کوک☆
میخواستم بگیرم سوجونو زیر پام لهش کنم ولی میدونم امشب چطوری به حسابش برسم
ویو از طرف همه☆
یهو ینا اومد دست زد
ینا=آفرین به شما آقای سوجون رفتین با یه وحشی و دستیار وارد رابطه شدین اصلا میدونی منو به چه روزی انداخت
+ینا بهتره دهنتو ببندی و خفه بشی
@ چیی ؟یونا این داره چیمیگه
حرفای یونا با بغضه
_خفه شو من هیچکاری باهات نکردم بعدشممن تو عمرم دستیار هیچکس نبودم من معروف ترین دندون پزشک کره ام و علاقه ای به کار شرکت ندارم
ینا=یعنی میخوای بگی جونگکوک و من دروغ گفتیم؟
که یهو جونگکوک بلند شدو بلند داد زد
+ینا خفه شو منو اون زنو شوهریم
دیگه حرفای همه با داده و حرفای یونا با گریه
@ یونا این چی میگههه ؟؟؟ زن و شوهر دیگه چیه؟؟ جواب منو بدهه
_من میخواستم بهت بگم ولی نمیخواستم از اون عوضی چیزی یادم بیاد من با اون تاحالا هیچکاری نکردم ما فقط روی برگه به اسرار خانواده ازدواجکردیم وقتی من عاشقش شدم اون عاشقم نبود و به تحقیر من ادامه میداد میبین دقیقا جلوی همه ی این آدما منو خورد کرد من عاشقتم سوجون اینو بفهم بجز تو دیگه عاشق کسی نیستم
@ چرا بهمنگفتی جرا منو یه احمق فرض کردی؟؟
_سوجون من تورو احمق فرض نکردم فقط میخواستم نفهمی که دوست دخترت و دوست صمیمیت باهم ازدواجکرده بودن توروخدا منو ببخش
@ یونا گریه نکن نمیخوامگریه کنی..
_نم..یت.ونم
@ بیا بغلم
سوجون رو بهکوک
@ یبار دیگه بفهممنزدیکش شدی و داری ناراحتش میکنی ..
+ توعم اینو بفهمما هنوز طلاق نگرفتیم و من عاشق یوناعم و قرار نیست جدا بشیم
@ عه که اینطور؟
_ با جفتتونم خفه شیدد من خودمتنهایی میرمخونه
شرط
کامنت=۲۰
لایک=10
سرنوشت★
÷شما کی باشین که دارین یقه ی منو میگرین؟
+من ش..
@من دوست پسرشم حالا فهمیدی گورتو گم کن تا از زندگیت ننداختمت بیرون
ویو کوک☆
میخواستم بگیرم سوجونو زیر پام لهش کنم ولی میدونم امشب چطوری به حسابش برسم
ویو از طرف همه☆
یهو ینا اومد دست زد
ینا=آفرین به شما آقای سوجون رفتین با یه وحشی و دستیار وارد رابطه شدین اصلا میدونی منو به چه روزی انداخت
+ینا بهتره دهنتو ببندی و خفه بشی
@ چیی ؟یونا این داره چیمیگه
حرفای یونا با بغضه
_خفه شو من هیچکاری باهات نکردم بعدشممن تو عمرم دستیار هیچکس نبودم من معروف ترین دندون پزشک کره ام و علاقه ای به کار شرکت ندارم
ینا=یعنی میخوای بگی جونگکوک و من دروغ گفتیم؟
که یهو جونگکوک بلند شدو بلند داد زد
+ینا خفه شو منو اون زنو شوهریم
دیگه حرفای همه با داده و حرفای یونا با گریه
@ یونا این چی میگههه ؟؟؟ زن و شوهر دیگه چیه؟؟ جواب منو بدهه
_من میخواستم بهت بگم ولی نمیخواستم از اون عوضی چیزی یادم بیاد من با اون تاحالا هیچکاری نکردم ما فقط روی برگه به اسرار خانواده ازدواجکردیم وقتی من عاشقش شدم اون عاشقم نبود و به تحقیر من ادامه میداد میبین دقیقا جلوی همه ی این آدما منو خورد کرد من عاشقتم سوجون اینو بفهم بجز تو دیگه عاشق کسی نیستم
@ چرا بهمنگفتی جرا منو یه احمق فرض کردی؟؟
_سوجون من تورو احمق فرض نکردم فقط میخواستم نفهمی که دوست دخترت و دوست صمیمیت باهم ازدواجکرده بودن توروخدا منو ببخش
@ یونا گریه نکن نمیخوامگریه کنی..
_نم..یت.ونم
@ بیا بغلم
سوجون رو بهکوک
@ یبار دیگه بفهممنزدیکش شدی و داری ناراحتش میکنی ..
+ توعم اینو بفهمما هنوز طلاق نگرفتیم و من عاشق یوناعم و قرار نیست جدا بشیم
@ عه که اینطور؟
_ با جفتتونم خفه شیدد من خودمتنهایی میرمخونه
شرط
کامنت=۲۰
لایک=10
۱۳.۸k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.