Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D
Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ G̤̮o̤̮ I̤̮n̤̮ M̤̮y̤̮ H̤̮r̤e̤̮a̤̮d̤̮ L̤̮i̤̮k̤̮e̤̮ B̤̮o̤̮o̤̮m̤̮r̤̮a̤̮n̤̮g̤̮🖤🪐
P̤̮A̤̮R̤̮T̤̮⁴⁸
J̤̮K̤̮ a̤̮n̤̮d̤̮ M̤̮O̤̮O̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🤏☻️
A̤̮D̤̮M̤̮I̤̮N̤̮ : J̤̮I̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🍫🦋
دختر سرش را از پشت روی سینه مردش گذاشت ، انگشت اشاره اش را روبه آسمان نشانه گرفت و گفت :ماه زیباست نه ؟
جونگکوک از بالا به دختر نگاهی انداخت و با عشق گفت :آره زیادی خوشگله !
_________________________________________________________
مویون که متوجه منظور و نگاه پسر شده بود گفت :حرفت بوی صداقت میده ...
جونگکوک :حرف هایی که شبا بهت میگم رو جدی بگیر چون مغزم میخوابه و دلم حرف میزنه ...
مویون رویش رو برگردوند و دستانش رو برد پشت گردن جونگکوک ، اون زوج زیبا یک بوسه طولانی رو باهم آغاز کردن...
بعد از دو دقیقه به علت نفس تنگی از هم جدا شدن ...مویون دوست داشت جوری همسرش رو بغل کنه که هیچکس نتونه اونو ازش جدا کنه ...
عشق بین اون دوتا واقعا زیبا و قابل تحسین بود
.
.
.
هنر همه از ابر بود اما باران تحسین شد ...
هنر همه زیبایی هایت بود اما ماه تحسین شد ...
مگر ماه چه کاری میکرد جز دیدن فداکاری خورشید ؟
او که حتی نوری از خود نداشت ...
اما خورشید برایش جان میداد ...
توکه منبع روشنایی های جهان هستی چطور من برایت جان ندهم ؟!
.
.
.
P̤̮A̤̮R̤̮T̤̮⁴⁸
J̤̮K̤̮ a̤̮n̤̮d̤̮ M̤̮O̤̮O̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🤏☻️
A̤̮D̤̮M̤̮I̤̮N̤̮ : J̤̮I̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🍫🦋
دختر سرش را از پشت روی سینه مردش گذاشت ، انگشت اشاره اش را روبه آسمان نشانه گرفت و گفت :ماه زیباست نه ؟
جونگکوک از بالا به دختر نگاهی انداخت و با عشق گفت :آره زیادی خوشگله !
_________________________________________________________
مویون که متوجه منظور و نگاه پسر شده بود گفت :حرفت بوی صداقت میده ...
جونگکوک :حرف هایی که شبا بهت میگم رو جدی بگیر چون مغزم میخوابه و دلم حرف میزنه ...
مویون رویش رو برگردوند و دستانش رو برد پشت گردن جونگکوک ، اون زوج زیبا یک بوسه طولانی رو باهم آغاز کردن...
بعد از دو دقیقه به علت نفس تنگی از هم جدا شدن ...مویون دوست داشت جوری همسرش رو بغل کنه که هیچکس نتونه اونو ازش جدا کنه ...
عشق بین اون دوتا واقعا زیبا و قابل تحسین بود
.
.
.
هنر همه از ابر بود اما باران تحسین شد ...
هنر همه زیبایی هایت بود اما ماه تحسین شد ...
مگر ماه چه کاری میکرد جز دیدن فداکاری خورشید ؟
او که حتی نوری از خود نداشت ...
اما خورشید برایش جان میداد ...
توکه منبع روشنایی های جهان هستی چطور من برایت جان ندهم ؟!
.
.
.
۳.۱k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.