مافیای جذاب
#مافیای جذاب
#پارت _ ۱۹
تو ی ماشین :
کوک : تهیونگ بیا این اسلحه رو بگیر ، برای احتیاط
ته : به اندازه ی کافی اسلحه داریم ها
کوک : همیشه باید یدونه اضافی داشته باشی
ته : اوکی ولی نقشه ای داریم ؟
کوک : اره ، گوش کن
ادرسی که ما داریم میریم یک مهمونی هست با لباس های مبدل ، که ما اونو داریم و حله . مهمونی به دو بخش تقسیم میشه ، بخش اول اتاق رقص و بخش دوم اتاق مهمونی ، مهمونا اول به اتاق رقص میرن و ما تا وقت داریم باید به اتاق مهمونی بریم
ته : بعدش چی میشه ؟
کوک : چون اونجا خیلی نگهبان هست از در پشتیش میریم و اگر کسی ما رو دید میکشیمش ، یوری تو ی پشت بوم هست و ما از پله ها استفاده میکنیم ، به احتمال ۹۹ درصد نامجون توی اتاقه رقصه و سخنرانی میکنه ، بعد از سخنرانی رقص شروع میشه و نامجون میاد به یوری سر بزنه و قبل از اینکه سر بزنه ما یوریو میبریم
ته : تو اینارو از کجا میدونی ؟
کوک : به پای یوری یه ردیاب زدم تا بتونیم خونرو ببینیم ،چون میدونستم بلاخره نامجون میگیرتش
ته : پس ادرسم میدونستی !
کوک : اره
ته : ماشالله به این مغذ ، داش خودمیی
کوک : * پوزخند *
کوک و تهیونگ به ادرس رسیدن
تهیونگ : واو عجب جای با کلاسیه
کوک: حالا کجاشو دیدی قراره با خاک یکسان بشه * پوزخند *
تهیونگ : پس بریم شروع کنیم ، فقط چجوری از در بیرون رد بشیم
کوک : نگرانش نباش میگیم مهمونیم
کوک : بچه ها بیاید اینجا
_قربان همونطور که گفتید همه چی اماده است
کوک : باشه ممنون ، تهیونگ بریم
#پارت _ ۱۹
تو ی ماشین :
کوک : تهیونگ بیا این اسلحه رو بگیر ، برای احتیاط
ته : به اندازه ی کافی اسلحه داریم ها
کوک : همیشه باید یدونه اضافی داشته باشی
ته : اوکی ولی نقشه ای داریم ؟
کوک : اره ، گوش کن
ادرسی که ما داریم میریم یک مهمونی هست با لباس های مبدل ، که ما اونو داریم و حله . مهمونی به دو بخش تقسیم میشه ، بخش اول اتاق رقص و بخش دوم اتاق مهمونی ، مهمونا اول به اتاق رقص میرن و ما تا وقت داریم باید به اتاق مهمونی بریم
ته : بعدش چی میشه ؟
کوک : چون اونجا خیلی نگهبان هست از در پشتیش میریم و اگر کسی ما رو دید میکشیمش ، یوری تو ی پشت بوم هست و ما از پله ها استفاده میکنیم ، به احتمال ۹۹ درصد نامجون توی اتاقه رقصه و سخنرانی میکنه ، بعد از سخنرانی رقص شروع میشه و نامجون میاد به یوری سر بزنه و قبل از اینکه سر بزنه ما یوریو میبریم
ته : تو اینارو از کجا میدونی ؟
کوک : به پای یوری یه ردیاب زدم تا بتونیم خونرو ببینیم ،چون میدونستم بلاخره نامجون میگیرتش
ته : پس ادرسم میدونستی !
کوک : اره
ته : ماشالله به این مغذ ، داش خودمیی
کوک : * پوزخند *
کوک و تهیونگ به ادرس رسیدن
تهیونگ : واو عجب جای با کلاسیه
کوک: حالا کجاشو دیدی قراره با خاک یکسان بشه * پوزخند *
تهیونگ : پس بریم شروع کنیم ، فقط چجوری از در بیرون رد بشیم
کوک : نگرانش نباش میگیم مهمونیم
کوک : بچه ها بیاید اینجا
_قربان همونطور که گفتید همه چی اماده است
کوک : باشه ممنون ، تهیونگ بریم
۳.۱k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.