نحس

part24



هیونگاش جلسه گذاشتن
% خب
< خب ؟
% چرا اینجاییم ؟
: بچه ها
<>%#× بله؟
: راستیتش من یکم به جیسون مشکوکم
% تو هم ؟ منم مشکوکم
< چرا خب ولش کرده دیگه (منظورش جیسونه میگه جونگکوک و ول کرده دیگه)
% ببین جین
جیمین از روی زمین بلند شد همه دور هم روی زمین یک دایره تشکیل داده بودن و حرف میزدن و همون لحظه جیمین پاشد
>چیشد ؟
< نمیدونم
جیمین به سمت اتاق مشترکش با نامجون رفت ( نمیدونم اونموقعه هم اتاقی جیمین کی بوده یادم نمیاد )
و بعد از مدت کوتاهی با یک نامه و انگشتر برگشت
# چیشد
% هیچی
جیمین نشست و ادامه داد
% جین هیونگ این نامه رو میبینی؟
< اره
% این رو جیسون نوشته بود
< خب اینو که هممون میدونیم
% ولی یچیزی مشکوک بود
× چی ؟
% اینکه نامه اونروز چند نقطه ش خیس بود
: خب ینی چی ؟
% یعنی اینکه جیسون گریه کرده بوده موقعه نوشتن این نامه، خب چیز های تو نامه زیاد دوستانه نبودن و انگار جونگکوک براش مهم نبود ولی فک کنم جیسون اصلی اینشکلی نبوده
# چی؟
% حتی اونروز که جیسون ، جونگکوک رو تو کافه دید براش گریه کرد و گفت میخواد توضیح بده ولی توی نامه نوشته بود که دیگه هیچوقت سمتم نیا و اگر اومدی هم واکنشی از من نخواهی دید
( اینو تو نامه ننوشتم ولی حالا شما فکر کنید نوشتم )
% یعنی کل تایم جیسون واقعی داشته نقش یه هرزه رو بازی میکرده تا جونگکوک رو از خودش دور نگه داره
× اما چرا؟
% ما هم همینو باید بفهمیم
پایان ویو
الان جیمین و اعضا فهمیدن که چرا جیسون اونکارا رو کرده و حتی فهمیدن اون به شدت بی گناه بوده و الان باید به جونگکوکی که تازه خوب شده بود یه شُک دیگه میدادن دوست نداشتن بهش بگن ولی باید میدونست
_ چی شده جیمین شی ؟
% امممم خب ما باید یچیزی بهت بگیم
_ چی ؟
# یلحظه صبر کن
تهیونگ بلند شد و به اتاق جیمین و نامجون رفت
_ کجا رفت ؟
× الان میاد
تهیونگ بعد دو دقیقه با لبتاپ جیمین و چند وسیله روی لبتاپ بود همه روی مبل نشسته بودن بجز نامجون و جین و جی هوپ اونا میخواستن مراقب جونگکوک باشن تا رد نده
_ این چیه ؟
% جونگکوک حقیقتش سه ماه پیش که جیسون رو...
_ اسمش رو به زبون نیار
% جونگکوک
_ اسم اون هرزه رو به زبونت نیار جیمین شی
% باشه
جیمین مکثی کرد و ادامه داد
% اون دختر رو تو کافه دیدی و اومدی به ما گفتی ما مشکوک شدیم
_چرا؟
% جونگکوک اون دختر اونجوری که فک می کنی نیست
_ جیم...
% قبل از اینکه چیزی بگی بزار حرف بزنم
% ما همه مدارک هارو پیدا کردیم و بهش مشکوک شدیم چون تو نامه گفته بود که هیچوقت نمی خوام ببینمت و اونروز تا دیدت گریه کرد و التماست میکرد منم همون روز که از اون عمارت رفتیم مشکوک شدم چون برگه خیس بود و چرا یه هرزه باید برای کسی که دوسش نداره و اون رو دوست خودش نمیدونه گریه کنه ولی زیاد بهش توجه نکردم تا 3 ماه پیش، جونگکوک، نظراتت اشتباه بود
_ جیمین چی میگی ؟
تهیونگ که تا الان داشت تو لبتاپ جیمین یه کارایی می کرد لبتاپ رو بعد از حرف جونگکوک از رو پاش بلند کرد و روی میز جلوی مبل گذاشت جوری که همه به لبتاپ دید داشتن



ادامه دارد ...
دیدگاه ها (۰)

نحس

اگه فیک نحس رو دنبال میکنید حتما بخونید!

نحس

نحس

جیمین فیک زندگی پارت ۹۱#

جیمین فیک زندگی پارت ۵۶#

وقتی عضو هشتم بی تی اسی و اون عاشقتهدرخواستی☆p.3^ویو ات ^راه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط