چه حرفهایی ته دلم میمونه که نمیشه به نوشتن بیاد حتی...
چه حرفهایی ته دلم میمونه که نمیشه به نوشتن بیاد حتی...
حرفهایی که بعد رفتنش و حتی اواخر قبل رفتنش بارها و بارها بالا آوردم اما فرو بردم...
حرفهایی که میدونم حتی اگه بگم ممکنه بقیه بگن اینکه چیزی نیست...
اما برای من بود...
من سالها منتظر مونده بودم...
سالها به همه جواب رد بدی...
یه چیزایی با رفتنش درونم له شد...
به قول فاطمه حس خواسته نشدن کمترینش بود...
نه اینکه بگم اون مقصره...
نه...
اما وقتی یه اتفاقی میفته در این سطح دیگه واقعا چه اهمیتی داره مقصر کی بود؟
یه وقتایی اینقدر دلتنگش میشم ولی یادم میفته که اون حتی منو یادش نیست... این تحمل دلتنگی رو سخت تر میکنه...
یه وقتایی که چشمم میفته به عکساش که توی گوشی به اسم یارجانم ذخیره کردم و همه خاطرات تلخ و شیرینش با هم از تو ذهنم عبور میکنه... و میدونم دیگه هیچوقت نمیتونم ببینمش یا صداشو بشنوم...
یادم میفته الان یه غریبه است...
و خیلی حرفها که نمیشه گفت اما سنگینی میکنه روی قلبم... 😔
-أنا لا أضعف إلا حين أشتاقُ إليك
من کم نمیارم مگر زمانی که دلتنگت بشم..!
#نزارقبانی
حرفهایی که بعد رفتنش و حتی اواخر قبل رفتنش بارها و بارها بالا آوردم اما فرو بردم...
حرفهایی که میدونم حتی اگه بگم ممکنه بقیه بگن اینکه چیزی نیست...
اما برای من بود...
من سالها منتظر مونده بودم...
سالها به همه جواب رد بدی...
یه چیزایی با رفتنش درونم له شد...
به قول فاطمه حس خواسته نشدن کمترینش بود...
نه اینکه بگم اون مقصره...
نه...
اما وقتی یه اتفاقی میفته در این سطح دیگه واقعا چه اهمیتی داره مقصر کی بود؟
یه وقتایی اینقدر دلتنگش میشم ولی یادم میفته که اون حتی منو یادش نیست... این تحمل دلتنگی رو سخت تر میکنه...
یه وقتایی که چشمم میفته به عکساش که توی گوشی به اسم یارجانم ذخیره کردم و همه خاطرات تلخ و شیرینش با هم از تو ذهنم عبور میکنه... و میدونم دیگه هیچوقت نمیتونم ببینمش یا صداشو بشنوم...
یادم میفته الان یه غریبه است...
و خیلی حرفها که نمیشه گفت اما سنگینی میکنه روی قلبم... 😔
-أنا لا أضعف إلا حين أشتاقُ إليك
من کم نمیارم مگر زمانی که دلتنگت بشم..!
#نزارقبانی
۶.۶k
۱۹ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.