فریب کارp22

_دو هفته بعد_*نشان دادن مرد واقعی*

شیشه ویسکی‌را به لب هایش می‌رساند
همه را سر می کشد و گلویش شدید می‌سوزد
دو هفته از تصمیمش می‌گذرد اما تغییر نمیکرد بلکه احساسات او بیشتر واکنش نشان می‌داد
روی پاهاش ایستاد و از اتاق بیرون اومد
چشماش رو دوخت به اتاق جی هوان و طی یه‌حرکت وارد اتاق شد

"اینجا چیکار میکنی؟" ji hwan

نزدیک می‌رود و می‌خندد

"چرا کریستوفر میاد سوالی نمی پرسی اما من میام مدام سوال میکنی چرا اینجام؟" jk

پیشانی داغش رو به پیشانی کوچکش نزدیک میکند

"خودمم نمیدونم چیکار میکنم
نمیدونم چطور به اینجا رسیدم که بخوام تورو لمس کنم
اما فقط میدونم عاشق هم جنسم شدم " jk

به چشم های مظلوم او خیره می‌شود
لب هاش آهسته قفل و در آرام ترین حالت ممکن او را می بوسد
شیشه ویسکی را رها می کند و دستانش دور کمرش حلقه می‌شود
وقتی متوجه می‌شود که قرار نیست پس زده شود با تسلط بیشتری می بوسد

او را سمت تخت می برد و رها می کند
با بالا تنه ی برهنه او را می بوسد و به محض اینکه بوسه ی آهسته ای بر لب هایش زده می‌شود لبخند می‌زند و او را در آغوش می‌گیرد

"وانیل من" jk

سمت گردنش می‌رود و اولین بوسه را عمیق حکاکی می‌کند

"تمومش‌ کن" ji hwan

سرش را بالا می‌گیرد و با چشمانی خمار صورت ظریفش را نگاه می کند

"پس چرا جلوم رو نمیگیری که تمومش‌ کنم؟"jk

"بلند شو جانگ‌کوک کافیه!" ji hwan

"برای من کافی نیست!" jk

دوباره خم می‌شود اما دست روی سینه هایش می نشیند

"کاری نکن اخراجت کنم" ji hwan

"من اجازه نمیدم مال کس دیگه ای باشی" jk

"بوی گند میدی بلند شو بهت میگم!" ji hwan

بلند می‌خندد که جلوی دهانش را می‌گیرد

"الان همه رو بیدار میکنی برو بیرون" ji hwan

"یا پیشت میمونم یا ..." hk

صورتش از حرص سرخ می‌شود

"بگیر بخواب پس" ji hwan

لبخندی از سر پیروزی می‌زند و جثه ی کوچک او را در آغوش می‌گیرد و عمیق گردن او را می بوسد

"خیلی دوست دارم،امیداورم این خواب شیرین واقعیت داشته باشه" jk

تنها پلک هایش را با آرامش روی هم می گذارد و لبخند می‌زند و آهسته می‌گوید:

"واقعیت داره"ji hwan

با توجه به اینکه نزدیک امتحانات هستیم تا ۲۲ دی پارت نمیزارم
دیدگاه ها (۱۵)

فریب کارp23

فریب کار p24

فریب کارp21

فریب کارp20

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط