فریب کارp21
"برو بیرون" ji hwan
"ولی تو که..." jk
"کوک بهت دستور میدم بری بیرون" ji hwan
خنثی ترین حالت ممکن او را نگاه می کند
"حالت خوب نیست " jk
توی صورتش براق میشود
"بهت میگم گورتو گم کن عوضی!" ji hwan
صورت او را میان دست پر قدرتش می گیرد
"منم بهت گفتم حالت خوب نیست و نمیرم پس خفه شو!" jk
از جا بلند میشود و دمنوش آرامش بخشی درست می کند
گوشه ای از تخت جا میگیرد و فنجون را در دستان ظریفش قرار میدهد
"نیازه کریستوفر رو صدا بزنم؟" jk
پوزخند میزند
"گفتم حالم خوبه" ji hwan
"از دروغ گفتن چی بهت میرسه؟" jk
" تو از شنیدن حقیقت چی بهت میرسه" ji hwan
"میخوام بهت کمک کنم" jk
"من به کمک هیچ کس نیاز ندارم برو بیرون" ji hwan
دلش می خواهد مشت محکمی در دهانش بکوبد اما به خواسته ی مغزش پشت می کند و از اتاق خارج میشود اما در را نمی بندد
داخل اتاق روی تخت می نشیند
او عجیب ترین انسان روی زمین بود
این احساسات را نداشت مطمئن بود
پس چه چیزی او را وادار میکرد اینگونه واکنش پذیر باشد جلوی رئیسش؟
چه چیزی نه چه کسی...تنها یک جواب باقی میماند
او در حال عاشق شدن است
عاشق هم جنس خودش....و این بزرگترین شوک و گناه برای جئون خواهد بود
'مطمئنم ازش فاصله بگیرم این احساسات فاکی هم دور میشن امکان نداره من عاشق یه پسر بشم
من نمیتونم قبول کنم شاید چون زیادی با تایپم همخوانی داره فکر میکنم عاشقش شدم 'jk
"ولی تو که..." jk
"کوک بهت دستور میدم بری بیرون" ji hwan
خنثی ترین حالت ممکن او را نگاه می کند
"حالت خوب نیست " jk
توی صورتش براق میشود
"بهت میگم گورتو گم کن عوضی!" ji hwan
صورت او را میان دست پر قدرتش می گیرد
"منم بهت گفتم حالت خوب نیست و نمیرم پس خفه شو!" jk
از جا بلند میشود و دمنوش آرامش بخشی درست می کند
گوشه ای از تخت جا میگیرد و فنجون را در دستان ظریفش قرار میدهد
"نیازه کریستوفر رو صدا بزنم؟" jk
پوزخند میزند
"گفتم حالم خوبه" ji hwan
"از دروغ گفتن چی بهت میرسه؟" jk
" تو از شنیدن حقیقت چی بهت میرسه" ji hwan
"میخوام بهت کمک کنم" jk
"من به کمک هیچ کس نیاز ندارم برو بیرون" ji hwan
دلش می خواهد مشت محکمی در دهانش بکوبد اما به خواسته ی مغزش پشت می کند و از اتاق خارج میشود اما در را نمی بندد
داخل اتاق روی تخت می نشیند
او عجیب ترین انسان روی زمین بود
این احساسات را نداشت مطمئن بود
پس چه چیزی او را وادار میکرد اینگونه واکنش پذیر باشد جلوی رئیسش؟
چه چیزی نه چه کسی...تنها یک جواب باقی میماند
او در حال عاشق شدن است
عاشق هم جنس خودش....و این بزرگترین شوک و گناه برای جئون خواهد بود
'مطمئنم ازش فاصله بگیرم این احساسات فاکی هم دور میشن امکان نداره من عاشق یه پسر بشم
من نمیتونم قبول کنم شاید چون زیادی با تایپم همخوانی داره فکر میکنم عاشقش شدم 'jk
۱.۹k
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.